نوشته راشل جکسون، از انتشارات یونیسف
5.1 عوامل عرضه و تقاضا – ادامه
کاکائو، ساحل عاج
فقر همچنین یک چالش فراگیر برای جوامع تولیدکننده کاکائو در ساحل عاج است، جایی که بیش از 85 درصد درآمد خانواده ها به کاکائو وابسته است. این در حالی است که تقاضای زیاد برای نیروی کار در اقتصاد کاکائو، کودکان بسیاری را به کار در مزرعه خانوادگی یا کار در کنار والدین برای دیگران یا به کار اجباری به دلیل مهاجرت کاری می کشاند. درآمد پایین کشاورزان استخدام دیگران را برای کمک به آنان در کشت و کار کاکائو دشوار می کند و به همین دلیل اغلب این کودکان اند که به کار کشیده می شوند.
موانع پیش روی تحصیل کودکان، مانند ناتوانی در پرداخت شهریه مدرسه، نیز می تواند انگیزه والدین را برای همراه کردن فرزندان با خود تقویت کند. دسترسی به مدارس در مناطق روستایی بسیار دشوار است و کمبود کارکنان و تجهیزات کافی برای حمایت از جمعیت دانش آموزی یک واقعیت روزمره است. همچنین فقدان شناسنامه میتواند دسترسی به مدارس متوسطه، که ثبت نام در آنها اجباری است، و دسترسی به سایر خدمات اولیه مانند مراقبتهای بهداشتی را نیز دشوار و مختل کند. این شرایط می تواند منجر به تمرکز بیشتر بر روی مزایای کار کودکان در کشاورزی و یاد گرفتن فوت و فن آن و در نتیجه تضعیف ارزش تحصیل، به عنوان ابزاری برای کسب مهارت برای آینده، در خانواده یا جامعه گردد.
5.2 تلاش های جاری
واقعیت این است که شرکتهای بسیاری ردگیری موارد و شرایط کار کودک در این یا آن واحد مشغول در ردیف 4 زنجیرۀ تأمین شان را، خواه یک مزرعه باشد خواه یک معدن، کاری دشوار و چالشی سنگین تلقی می کنند و از این کار سر باز می زنند. اما هستند همچنین شرکتهائی که در تلاش اند به مسائل اصلی حاکم بر اوضاع و شرایط کار در این یا آن بخش رسیدگی کنند و بر شیوههای کار کودکان در جوامع کشاورزی یا معدنی، که در زنجیرۀ تأمین آنها حضور دارند، تأثیر بگذارند.
برخی از شرکتها ممکن است تلاش های خصوصی را با هدف زنجیره تامین خودشان آغاز کنند. دیگران ممکن است به همکاری با این یا آن ابتکار بخش خصوصی رو آورند؛ یا در ابتکارات دولتی و جامعه مدنی سهیم شوند. میزان تعامل این شرکتها، از این تا آن شرکت، بسیار متفاوت است.
در ادامۀ این فصل چند نمونه از ابتکارات گذشته و فعلی برای کاهش کار کودکان در کشورها و بخشهایی که در تحقیق حاضر مورد بررسی قرار گرفتهاند، معرفی خواهند شد. لازم به ذکر است که در اینجا هدف بررسی اثربخشی این تلاش ها نیست، زیرا ممکن است اطلاعات کافی در مورد برخی از این برنامه ها برای نتیجه گیری دقیق در مورد آنچه مؤثر بوده است در دسترس نباشد.
پنبه، هند
بخش خصوصی: شرکت های مختلف پنبه دانه در تلاش برای کاهش کار کودکان، برنامه های نظارت بر کار کودکان را در زنجیره تامین خود وارد کرده اند. مثلاً، شرکت بایر برنامه ای را زیر نام "مراقبت از کودک" در پنج ایالت هند، راه اندازی کرده است. این ایالات آنهائی اند که شرکت بایر با کشاورزان تامین کننده مقیم قرارداد تولید بذر بسته است. برنامه مذکور شامل حساس کردن جوامع به عواقب کار کودکان، اجرای یک برنامه نظارتی مستمر در مزارع تامین کننده، و ارائه مشوقهایی برای کشاورزانی است که در تمام فصل ممنوعیت کار کودک را رعایت میکنند. این برنامه همچنین شامل تمرکز بر بازگرداندن بچه ها به مدارس است.
جامعه مدنی: بنیاد ام.و. MV، یک سازمان غیردولتی مستقر در ایالت تلانگانا در هند، بیش از دو دهه برای حذف منع کار کودکان و اطمینان از اشتغال موفقیت آمیز آنان به تحصیل تلاش کرده است. کار این بنیاد اولاً تمرکز در مناطقی است که به دلیل کار کودکان در تولید پنبه دانه شناخته شده اند، و ثانیاً همکاری با "انجمن صنعت بذر هند" برای تحت فشار گذاشتن شرکتهای بذر در سراسر ایالت، برای نظارت و پیشگیری از کار کودکان در مزارع تامینکننده. رویکرد بنیاد MV این است که کل جامعه را در تلاش برای تأثیرگذاری بر اهداف اجتماعی و تضمین موفقیت در اشتغال کودکان به تحصیل، و نیز در جایگزین کردن کودکان کارگر با کارگران بزرگسال در مزارع پنبه، درگیر کند. این رویکرد از جمله با مشارکت دادن والدین، معلمان، کشاورزان، سازمانهای اجتماعی، مقامات و رهبران روستائی و خود کودکان در کوششی اجتماعی پیش برده می شود. بنیاد مذکور این شیوه را در هزاران روستا در سراسر هند انجام داده است که در نتیجه صدها روستا به عنوان "مناطق آزاد از کار کودک" تایید و تثبیت شده اند.
دولتهای ایالتی: برخی از دولتهای ایالتی نیز به دلیل حضور گسترده کودکان در کار پنبه، سعی کردند مسیرهای قاچاق کودکان را ببندند و با استفاده از پستهای بازرسی مرزی در زمان کاشت پنبهدانه از هجوم کودکان کارگر قاچاق شده جلوگیری کنند
افزودن دیدگاه جدید