هیچ خبر داری وضع چیست؟!
بهزاد کریمی
منتظر واکنش من بود. فرصت خواستم و گفتم کسانی هستند که بهتر است از آنها سراغی بگیرم. بعد هم پرسیدم مصلحت میداند پولی جمع و جور کنم؟ راستش در این خیال بودم که رفقا کم بانک نزدهاند و چند ده هزار تومانی که مثلاً می توانم از این و آن بگیرم نباید مسئله سازمان باشد! نگو که این نیز یکی دیگر از پنداشتهای خام من بود!
