پیش درآمد نشریهی مُروا، شماره سه

ژورنالیسم جریان اصلی، در بررسی تاریخ پدیدههای سیاسی و اجتماعی، برای بازارگرمی و تبلیغ محتوای تولیدیاش، همواره سراغ پرسشهای نه بیجواب، که محال میرود. اگر مخاطب رسانههای جریان اصلی باشید، همواره شنوای این پرسشها بودهاید که «اگر در سال پنجاه و هفت انقلاب نمیشد، چه میشد؟»، و یا مثلاً «اگر کودتای بیست و هشت مرداد واقع نمیشد، تاریخ سیاسی ایران به چه سمتی میرفت؟». طرح این پرسشها، البته که برای نگاه دقیقتر به پدیدههای سیاسی و اجتماعی لازم به نظر میرسند، اما باید با تاکید هوشیار بر این نکات به سراغ این پرسشها رفت که اولاً تاریخ و تحولات آن، با هیچ فرد، طبقه و منش سیاسیای، تعارف ندارد. گذشته، واقع شده است و راهی برای تغییر آن وجود ندارد. دوماً هیچ پدیدهی سیاسی و اجتماعیای، مجرد از روند تاریخی طی شده، قابل تحلیل و تاویل نیست. حال و آینده، همواره انتخابهایی را پیش روی جوامع میگذارند، که با تحولات گذشته مقید و محدود شدهاند. چه این انتخابها راه به ترقی نسبت به وضعیت موجود ببرد و چه عقبگردی نسبت به آنها باشند. هر چند ذکر این نکته نیز لازم است که فراموشی عمدی یا سهوی مسیر گذشته، با تمام جزییات آن، جوامع را به تکرار آنچه که در گذشته نامطلوب بوده است محکوم میسازد.
جنبش دانشجویی، یا به بیان دقیقتر، جنبشهای سیاسی دانشجویان، حداقل در تاریخ سیاسی ایران، همواره در سوی مترقی و عدالتخواه ایستاده است. مبارزهی سیاسی با مبنای آرمان آزادی و برابری، در مقاطع تاریخی مختلف جنبش دانشجویی ایران، یا جریان هژمون سیاسی در دانشگاه بوده است و یا دست کم به عنوان یکی از اصلیترین جریانات سیاسی موثر عمل کرده است.
عروج و فراز مجدد آرمان آزادی، برابری و استقلال دانشگاه، به ویژه از ابتدای دههی نود، و مبارزات دانشجویی بر اساس این مبانی، لزوم نگاه دقیقتر به روندهای سیاسی حاکم بر مراکز آموزش عالی در ایران را نشان میدهد. آن دسته از جریانات سیاسی که از گذشته تا امروز مبارزه با وضعیت موجود با محوریت آزادی، برابری و استقلال دانشگاه را سازمان دادهاند، اگر نه در شمایل ارتباط مستقیم، اما با هر آنچه در توان دارند، حمایت از این مبارزات را به عنوان یکی از وظایف خود تلقی میکنند. حزب چپ ایران(فدائیان خلق) که بخش عمدهی اعضای آن را فعالان دانشجویی از دههی پنجاه تا به امروز تشکیل میدهد، به فراخور تجربهی سیاسی از یکسو و امید به امکانهای رهاییبخش ایجاد شده در مبارزات دانشجویان از سوی دیگر، خود را مکلف به استقبال از مبارزات دانشجویان، انتقال تجربیات برای پیشگیری از خللها و در نهایت همدلی سیاسی با این مبارزات میداند.
از این رو نشریهی مُروا، در شمارهی سوم خود مبارزات دانشجویی را مرکز توجه خود قرار داده است. مصاحبه با یک دانشجو از ایران، ترجمهی مقالهای با موضوع نسبت تز «تحمل سرکوبگرانه»ی هربرت مارکوزه با جنبش دانشجویی، که در ایران عموماً با کتاب «انسان تک ساحتی» و نگاههای متفاوتاش به جنبش دانشجویی شناخته میشود، نگاهی به اعتراضات دانشجویی در سپهر سیاسی ایجاد شده پس از اعتراضات آبان نود و هشت، مقالهای از یکی از فعالان دانشجویی دههی پنجاه و نگاه دقیقتر به آن دوران اعتراضی و یک تحلیل از نسبت وضعیت موجود و مسئولیت تاریخی فعالان دانشجویی، ترجمهی مصاحبهای با نائومی کلاین، مقالهای در مورد تکنولوژی هوشمند و «هک» کردن انسانها و مقالهای در رابطه با جنبشهای اجتماعی و ضرورت تدوين يک استراتژی مشترک در جنبش دانشجویی یکی دیگر از موضوعاتی است که مطالب شمارهی سوم نشریهی مُروا را تشکیل میدهند.
با امید بالندگی بیش از پیش جنبش دانشجویی در ایران
مراد رضایی و علی صمد