علی خامنەای رهبر رژیم اسلامی در آخرین سخنرانی خود تلویحا از مذاکرە کارگزاران رژیم با دولت ترامپ بدون اینکە نام آنها را بە زبان بیاورد حمایت کرد و شرطی هم برای مذاکرە مطرح نکرد. 
این سخنرانی در شرایطی انجام گرفت کە موج گستردەای از حملە بە محمد جواد ظریف بواسطە سفر وی بە داوس و سخنانی کە متعاقب آن کرد در جریان بود. 
البتە مخالفت طرفداران پایداری و جلیلی با ظریف کە در واقع کارگزار واقعی رژیم در سیاست خارجی است مسبوق بە سابقە است. اما تعرض مخالفان این بار شدید تر بود و هدف آنها ظاهرا متوجە کنار گذاشتن ظریف از دولت بود. 
مخالفان چنین وانمود می کردند کە گویا چرخش سیاست خارجی رژیم بدون اذن علی خامنەای صورت گرفتە و خامنەای با این چرخش موافقت ندارد!
البتە این بهانە بود، آنها کە خودشان از پشت صحنە سیاست در ایران و تغییر و تحول آن بهتر از دیگران اطلاع دارند، می دانستند کە خود رهبر"فرزانە" و همە کار پشت این چرخش و حتی آوردن ظریف بە دولت قرار دارد. بهمین جهت تائید سیاست جدید توسط خامنەای نە حکم آب سردی را داشت کە روی سر این جریان تبهکار خالی شدە باشد و نە آنها را شگفت زدە کرد. 
ناراحتی و عصیان آنها بیشتر از این بود کە دەها سال چماقداری سیاستها و حرف های رهبر "فرزانە" را بە عهدە گرفتە بودند، حالا ناگهان رهبرشان خلاف انتظارت شان عمل می کرد و پشت آنها را چون نوکران بی اختیار خالی کردە است. حملات پایدار چی ها بە ظریف در واقع حکم خطاب قرار دادن درب را داشت تا دیوار(خامنەای) بشنود. 
خامنەای در سخنرانی خود، خواست فعلا دهان این جماعت را ببندد و هم بە طرف های امریکایی و اروپایی کە سخنان آشتی جویانە ظریف و عراقچی را جدی نمی گرفتند، پیام دهد کە از مذاکرات حمایت می کند و خیال آنها را کە بە درستی می گویند، تصمیم گیرندە اصلی همە ی امور خامنەای است از این بابت آسودە کنند. 
شکستهای پیاپی چند ماە گذشتە سیاست های محوری خارجی رژیم کە برآمدە از تفکرات خامنەای و نزدیکان وی است، عامل اصلی چرخش رژیم در سیاست خارجی است. این چرخش کە از عادی سازی مناسبات با عربستان و مصر یعنی نزدیکترین متحدان امریکا شروع شد معلوم بود کە دیر یا زود بە مذاکرە مستقیم با دولت امریکا می کشد. 
گردش در سیاست خارجی گر چە از حمایت کامل اصلاح طلبان و محافظە کاران در داخل و خارج از کشور است، اما ابتکار دولت پزشکیان نیست و نمی توانست هم باشد. ابتکار از آن خود خامنەای است و از دولت رئیسی بصورت آشکار و پنهان شروع شدە بود. بنا بر این حتی اگر جلیلی بە اصطلاح تندرو هم بجای پزشکیان رئیس جمهور می شد، از آنجا کە طراح چرخش، خود خامنەای است، دولت جلیلی نیز نمی توانست از انجام آن خودداری کند. 
چرخش در سیاست خارجی در حالی در جریان است کە پا بە پای آن سرکوب در داخل تشدید شدە است و دامنە آن ابعاد کم سابقەای یافتە است. 
مبنای این سیاست همان "حفظ نظام از اوجب واجبات است" می باشد، کە بدون سرکوب مردم میسر نبودە و نیست. 
مهمتر از همە ی اینها اما فجایعی است کە در اثر رهبری خامنەای و کارگزاران رژیم بر سر ایران و مردم آن آمدە و تاوان سنگین سیاستهای پرهزینە، ماجراجویانە و توسعە طلبانە آن را کە از بدو امر هم معلوم بود عاقبتی جز شکست ندارد مردم باید با فقر و فلاکت خود بپردازند. چرخش اجباری خامنەای نە بخاطر منافع مردم و کشور، بلکە تلاشی است، برای نجات رژیم از فروپاشی. نا گفتە پیداست کە نتیجە چنین مذاکراتی کە در شرایط ضعف و استیصال صورت می گیرد، چە کسانی خواهند بود. بقای چنین رژیم و سیستمی جز تشدید بحرانها ی فاجعە بار، سرکوب، فقر و فلاکت نخواهد داشت. بهمین جهت این مذاکرات نباید خللی در ارادە نیروهای ترقی خواە و دمکراتیک برای سرنگون کردن این رژیم از طریق انجام انقلاب دمکراتیک ایجاد کند. خامنەای و بقیە کارگزاران اصلی رژیم اش بخاطر فجایع و خساراتی کە بە مردم و کشور وارد کردەاند باید محاکمە و مجازات شوند و دم و دستگاە رژیم فاسد شان از بیخ و بن برچیدە شود.


Source URL: https://www.bepish.org/node/11794