رفتن به محتوای اصلی

آیا "تضمین اشتغال" اشتغال را تضمین می کند؟

آیا "تضمین اشتغال" اشتغال را تضمین می کند؟
تحلیل انتقادی برنامه های دولت به عنوان "کارفرمای ملجأ نهائی"


3.               

ثرات "تضمین اشتغال" بر اقتصاد کلان - ادامه

هزینه

استخدام صدهاهزار، یا شاید میلیونها کارگر به صورت آزاد، احتمالاً بسیار پرهزینه است. برآورد هزینه "تضمین اشتغال" در یک اقتصاد پیشرفته، حتی در میان طرفداران آن، که می توان انتظار داشت در مورد نحوۀ محاسبه هزینه ها اجماع داشته باشند، به شدت متفاوت است. برخی از این تفاوتها انعکاس میزان حداقل دستمزد نسبی و سطح بیکاری در کشورهای مختلف است. با این حال، برآوردها از هزینۀ "تضمین اشتغال" به عنوان کسری از تولید ناخالص داخلی غالباً در سطح پایینی قرار دارند. مینسکی هزینۀ استخدام 9 میلیون کارگر بالای 16 سال را در سه برنامۀ اشتغال عمومی 46 میلیارد دلار در سال 1983، یا 27/1 درصد تولید ناخالص داخلی تخمین زد (به فصل 2 نگاه کنید).

گوردون هزینۀ سالانه برای تضمین اشتغال را 79 میلیارد دلار برای ایالات متحده در سال 1997 – برابر 92/0 درصد تولید ناخالص داخلی – محاسبه کرد. او این مقدار را با ضرب تعداد کارگران بیکار در هزینۀ سالانۀ یک شغل با حداقل دستمزد، که در آن زمان 75/4 دلار در ساعت بود، محاسبه کرد. ورای نیز به همین روش، اما با استفاده از یک حداقل دستمزد بالاتر، مقدار 100 میلیارد دلار را محاسبه کرد. واتس و میتچل در سال 2001 برای استرالیا افزایش ناخالصی برابر 55/10 میلیارد دلار را در هزینه ها برآورد کردند، که معادل 2 درصد تولید ناخالص داخلی در آن زمان بود، که البته می توانست اثرات [مثبت] جبران کننده بر درآمد مالیاتی و فعالیت بخش خصوصی داشته باشد. کوک و همکاران اش در سال 2008 با مفروضات دقیقی در مورد طرح"تضمین اشتغال"  و بررسی برنامه های تاریخی مشابه، مقدار ناخالص 6/17 میلیارد دلار را برای استرالیا (تقریبا 2/2 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 2008) محاسبه کنند، که بایست با اخذ مالیاتهای بالاتر و هزینه های رفاهی کمتر به هزینۀ خالص 11 میلیارد دلار برسد. تنها چند سال بعد، در سال 2013، میتچل با استفاده از همان روش کوک اما با جزئیات بیشتر، از جمله با منظور کردن هزینه های اضافی همچون بازنشستگی و مرخصی استعلاجی، هزینۀ ناخالص 4/32 میلیارد دلار (معادل 1/2 درصد تولید ناخالص داخلی) و هزینۀ خالص 22 میلیارد دلار را محاسبه کرد. اقلام محاسبات پیشگفته و هزینه ها به عنوان کسری از تولید ناخالص داخلی در جدول زیر آمده اند.

 

حل کامل بیکاری


درصدی از تولید ناخالص داخلی


سایر اقلام هزینه ها غیر از دستمزد


مینسکی  1986


نه


27/1


آری


گوردون 1997


آری


92/0


نه


ورای 1998


آری


1/1


نه


میتچل و ورای 2001


آری


0/2


نه


کوک و همکاران 2008


آری


2/2


آری


میتچل 2013


آری


1/2


آری

این درصدها نسبت به ظرفیت اقتصادی مربوطه به واقع ناچیز اند. اما چنان که نشان خواهیم داد در این برآوردها هزینه های برنامۀ "تضمین اشتغال" تماماً منظور نشده اند، از جمله سرمایه گزاری برای ایجاد شغل و هزینه های اداری یا کم یا صفر در نظر گرفته شده اند. طراحی تضمین اشتغال، چنان که بعداً ترسیم خواهد شد، فوق‌العاده پیچیده است. این طراحی، برای امریکا، شامل سه منبع متمایز قدرت - دولت فدرال، دولتهای محلی و "فوروم مشاوره میدانی" - و چهار لایه مدیریت در درون هر پروژۀ "تضمین اشتغال" است. این کیفیت پیچیده تخمین هزینه های اداری طرحها را دشوار می کند؛ البته قطعی است که این هزینه ها قابل توجه اند. به نظر می رسد که هیچ یک از طرفداران "تضمین اشتغال" تلاش جدی برای تخمین این هزینه ها به خرج نداده است. همچنین هزینه های سرمایه گزاری، مادام که مشاغل مورد نظر برای یک پروژۀ معین مشخص نشوند، ناشناخته باقی می مانند. به درستی گفته می شود پروژه هائی که بر معیارهای "تضمین اشتغال" منطبق باشد، قاعدتاً کاربر خواهد بود. نمونه هایی از مشاغلی که توسط طرفداران "تضمین اشتغال" ارائه می شوند، عموماً در بخش خدمات اند. کوک نمونه هایی را از کارهای عمومی، از جمله در کشورهای توسعه یافته، ارائه می کند که نسبت متوسط ​​دستمزد به سایر هزینه ها در آنها حدوداً 30 به 70 است.

طرفداران "تضمین اشتغال" به طور کلی نسبت به امکان ایجاد سریع مشاغلی منطبق بر معیارهای پروژه های "تضمین اشتغال" بیش از حد سهل انگار اند (به فصل 4 مراجعه کنید)، اما می توان گفت که سهم سرمایه در این مشاغل ضرورتاً پایین است.

 

 

* در متن حاضر اصطلاح تضمین اشتغال در معنای عام آن منظور است، و "تضمین اشتغال" (در داخل گیومه) در معنای خاص آن، که در بخش 1 این مقاله چنین تعریف شده است:

  1. "تضمین اشتغال" ظرفیت بینهایت منعطفی را برای نیروی کار فراهم می آورد: یک امکان همگانی برای همه، بدون هیچ آزمونی، یا با این و آن محدودیت زمانی یا محدودیت عددی.
  2. دستمزد این برنامه برای کارگران، حداقل دستمزد است. از این قرار این برنامه کارگران تحتانی در بازار کار را استخدام می کند. بنابراین با دیگر کارگران در بازار کار به رقابت برنمی خیزد و فقط کارگرانی را استخدام می کند که در غیر این صورت بیکار خواهند ماند. دستمزدها به نحو "برونزا" تثبیت شده اند، به این معنا که توسط دولت تعیین می شوند و بنابراین افزایش دستمزد به منظور حفظ کارگران رخ نمی دهد.
  3. "تضمین اشتغال" نوعی اشتغال کامل "سست" است، به این معنا که کارگران آزادند، زمانی که چشم انداز شغلی بهتری وجود دارد، "به میل خود" از آن بیرون روند و به بازار کار معمولی بپیوندند. بنابراین نیروی کار تحت پوشش این برنامه نسبت به شرایط اقتصاد به طور معکوس تغییر می کند. برنامۀ "تضمین اشتغال" به طور خودکار تنظیم می شود تا نیروی کار لازم مشاغل معین را فراهم کند؛ بنابراین موجب تقاضای اضافی برای نیروی کار نمی شود.
  4. کارگران برنامه، کارهای اجتماعی مفیدی را انجام می دهند، اما نه کارهای مرسومی را که مداوماً توسط "خط اصلی" در بخش عمومی انجام می شوند. طرفداران "تضمین اشتغال" طیف تقریباً نامحدودی از فعالیت‌ها را پیشنهاد می کنند که می تواند به کارگران برنامه سپرده شود. از آن جمله اند: مراقبت از کودکان و سالمندان، طرحهای محیط زیستی، فعالیت‌های جمعی و خدمات اجتماعی از طریق بخش غیرانتفاعی. شرط انجام یک پروژه در چارچوب "تضمین اشتغال" این است که پروژه به نحوی دارای یک منفعت اجتماعی باشد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید