رفتن به محتوای اصلی

" آفریقا در سوگ فرزندانش میگرید تنها عشق من آفریقاست "

" آفریقا در سوگ فرزندانش میگرید تنها عشق من آفریقاست "
و آفریقا همچنان در سوگ فرزندانش میگرید و اروپا باید از شرم آنچه قرنها بر آفریقا روا داشته است خون بگرید

این جملات بر تنه درختی توسط جوان پناهجویی از آفریقا در نادور منطقه مرزی میان مراکش و اسپانیا  بر تنه درختی کنده شده است و نشان از آن دارد که در روزها و ماه های گذشته جوانان پناهجوی آفریقایی در این منطقه روزگار میگذارنده اند در انتظار عبور از دیوارهای سیمی خار دار برای پا گذاشتن به اروپا از طریق اسپانیا.

 برای بسیاری از این پناهجویان  ۲۴ جون روز پایان انتظار بود و باید باستقبال سرنوشت میرفتند. فردای روز ۲۴ جون شاهدان و روزنامه ها خبر از فاجعه انسانی بزرگی میدادند. سی و هفت کشته و بیش از ۲۰۰ نفر مجروح نتیجه تلاش پناهجویان برای گذر از مرز در منطقه نادور مرز میان آفریقا و اروپا.

 قبل از این تاریخ نیروهای نظامی مراکش بتمامی فروشگاه ها و فروشندگان مواد غذایی در این منطقه دستور داده بودند که از فروش مواد غذایی به پناهجویان خودداری کنند و در غیر این صورت مجازات های سنگینی در انتظارشان خواهد بود. فشار های روزهای قبل از فاجعه به پناهجویانی  که در خاک مراکش انتظار عبور از مرز را داشتند بیان گر آن بود که طوفانی در راه است

عکسها و تصاویری که از محل فاجعه رسیده اند خبر از جنایت بزرگی میدادند. پیکرهای بی جان انسانهای پناهجو بر روی هم تلنبار شده، در فضایی تنگ میان دو دیوار سیمی پوشیده از تیغهای کشنده جانهای پر از آرزو.

تصویر

خبرها حکایت از آن داشتند که کار آلوده به جنابت بازدارندگی پناهجویان برای پا گذاری به خاک اروپا را نیروهای انتظامی مراکش به اجرائ در آورده اند و نیروهای مرزی اسپانیا بیشتر نظاره گر آن بوده اند. شواهد حاکی از آن هستند که پیکرهای نیمه جان پناهجویان نزدیک به ده ساعت در زیر آفتاب رنج مرگ ناگزیری را که بسویشان میامده تحمل کرده اند و انتظارشان برای رسیدن کمک های پزشکی بی نتیجه بوده است. انجمن دفاع از حقوق بشر مراکش در این ارتباط کار بزرگی را انجام داد، وقوع این جنایت را باطلاع جهانیان رسانید.

 ال پائیس روزنامه مهم اسپانیایی زبان در روز سوم ماه جولای در گذارش لحظه به لحظه فاجعه روز ۲۴ جون از قول آدام  جوان ۲۰ ساله اهل سودان که موفق شده است خود را از آن مهلکه نجات بدهد و اکنون در مرکز نگاهداری از پناهندگان در شهر ملییا بسر میبرد مینویسد: ما در تپه های اطراف نادور و در پناه سایه های درختان منتظر بودیم تا شرایطی مهیا شود که بتوانیم از مرز عبور کنیم. حدود چهار روز قبل از  وقوع حادثه ما متوجه شدیم که پلیس مراکش ما را راحت نمیگذارد حتی دیگر نمیتوانستیم مواد غذایی برای گذران روزهایمان پیدا کنیم. یک روز یک افسر تنها بسوی ما آمد و گفت تنها ۲۴ ساعت وقت دارید تا اینجا را ترک کنید در غیر اینصورت بسوی شما شلیک خواهیم کرد. ما در آن شب تصمیم گرفتیم بامدادان روز بعد بسوی مرز برویم و تلاش کنیم که از مرز بگذریم. راه بازگشتی برای ما نبود.

روز بعد حدود ۱۷۰۰ نفر بسمت مرز حرکت کردیم. پلیس مراکش گویی راه را برای ما باز مبکرد، در بلندیها مانع نزدیک شدن ما به حصار های خار دار نشدند ولی در جایی، در فضایی مسطح راه بازگشت را مسدود کردند و ما چاره ای نداشتیم جز آنکه بجلو برویم و توانستیم خود را بفضای میان دو دیوار برسانیم. در آن هنگام تعداد بسیاری پراکنده شده بودند و ما بیش از ۵۰۰ نفر نبودیم ناگهان  پلیسها  شروع به تیراندازی با گلوله لاستیکی و گا ز اشک آور کردند، هیچ راه فراری نداشتیم. در فضایی باریک میان دو حصار فلزی نه میتوانستیم چشمانمان را باز کنیم و نه میتوانستیم جایی را ببینیم. فقط ضربات باتوم و چماق ها را بر سر و پیکر خود احساس میکردیم. ولی در جلوتر تعدادی از ما توانسته بودیم دروازه های ورود به اسپانیا را باز کنیم.

 ولی در همان حال برای بخشی دیگر کار باتمام میرسید هوایی برای نفس کشیدن نبود  و تعدادی بر اثر جراحات وارد شده از ضربات و خونریزی ناشی از آن قدرت حرکت نداشتند. بشیر جوان ۲۰ ساله اهل سودان که توانسته است وارد اسپانیا شود با قاطعیت سخنان مامورین مراکشی را که پناه جویان بخاطر سقوط از دیوارها کشته شدند را تکذیب میکند و میگوید آنها بخاطر حراحات وارده کشته شدند. ابو عبیده یوسف جوان دیگر اهل سودان شاهد مرگ دوستش بنام هانین بوده است. میگوید او از ناحیه گیجگاه ضربه دید و دچار خون ریزی شد و جان داد. انجمن دفاع از حقوق بشر مراکش اعلام کرده است که خود شاهد بوده که عملیات امداد رسی به مجروهان نزدیک به ده ساعت بدرازا کشید و این تعلل خود از عوامل مرگ بسیاری از جانباختگان در این فاجعه بوده است. یکی دیگر از شاهدان این فاجعه که اکنون به درون مراکش رانده شده و در شهر اقدیر میباشد میگوید: پلیس مراکش با چوبهای دراز بر سر و دست پیکرهای تلنبار شده میزد و اگر حرکت نمیکرد پارچه ای روی صورت او میانداخت و او را جزو کشته شدگان به حساب میاورد. ( ال پائیس در همان گزارش ).

اپام بونه که ملقب به گوس بنیان گذار جمعیت ضد نژاد پرستی در اسپانیا در مصاحبه ای با روزنامه دیجیتالی لوکه سوموس در این رابطه اظهار داشت: معامله ای انجام شده است میان مراکش و اسپانیا، یکی پرداخت میکند و دیگری میکشد. این معامله خصلت مافیایی دارد.

بلافاصله بعد از این فاجعه انسانی در بسیاری از شهرهای اسپانیا مردم به خیابانها آمدند و خواستار پاسخ گویی دولت در این رابطه شدند.

حزب کمونیست اسپانیا باتفاق دیگر نیروهای مترقی و دمکراتیک وقوع این کشتار را محکوم کردند و خواستار بررسی و تحقیق در این ارتباط شدند. پدرو سانچز نخست وزیر اسپانیا از نیروهای ژاندارمری مراکش بخاطر عکس العمل قاطعشان در برابر ورود غیر قانونی مهاجران تقدیر کرد ولی دادستانی اسپانیا پرونده ای را برای تحقیق در باره چند و چون این فاجعه گشود. رئیس دولت ملییا نوع برخورد پلیس مراکش با پناهجویان را حساب نشده ارزیابی کرد.

شواهد نشان میدهند که مامورین انتظامی مراکش بدون طی کردن روندهای قانونی اجساد پناهجویان را بدون شناسایی و بدون گذر از پزشکی قانونی در گورهای دست جمعی به خاک سپرده اند. بموازات آن در اطراف منطقه بجستجوی دیگر پناه جویان اقدام میکنند و آنهایی را که میابند دستگیر میکنند و ببازداشت گاه ها میفرستند.

 شواهدی در دست است که پلیس مراکش پناه جویان را ترغیب به اقدام برای عبور کرده بودند، بانها گفته بودند که شرایط طوری خواهد بود که میتوانند پا در خاک اروپا بگذارند.

شگفت آنکه روزنامه پوبلیکو با انتشار تصاویری نشان داده است که پلیسهای مراکشی وارد خاک اسپانیا شده و تعدادی از پناه جویان را بخاک مراکش بازگردانده اند.

بدون تردید بروز فاجعه انسانی در مرز های مراکش و اسپانیا نتیجه مستقیم توافقی است میان دو کشور که بر مبنای آن اسپانیا صحرای غربی را بر خلاف مصوبات سازمان ملل متحد بخشی از خاک مراکش برسمیت میشناسد.

البته از زمان شکل گرفتن اتحادیه اروپا در سال ۱۹۸۶جلوگیری از ورود پناهجویان آفریقا به اروپا به هر قیمت مورد نظر رهبران و سیاست گذاران اتحادیه اروپا بوده است. از مرزهای شرقی در سال ۲۰۱۵ بخاطر جنگ در سوریه، اروپا  مجبور به پذیرش بیش از یک ملیون پناهنده شد. در همین سه ماه گذشته دولت اسپانیا ۱۴۰۰۰۰ نفر از پناهجویان اوکرائینی را بخاک خود پذیرفته و در ظرف ۲۴ ساعت بهمه آنها اجازه اقامت، کار و برخورداری از خدمات پزشکی را داده است و همچنین  تامین مخارج روزانه شان را بعهده گرفته است.  کل اروپا نزدیک به شش ملیون پناه جوی اوکرائینی را پذیرفته است اما انسانهای پناهجو از آفریقا قصه دیگری دارند.

و اکنون در تپه ماهور های اطراف منطقه نادور در خاک مراکش دیگر اثری از جانهای گریخته از جنگ، نابودی، گرسنگی، بی آبی و خشک سالی هیچ بر جای نمانده است بجز خاکسترهایی بجا مانده از آتشها و لنگه کفشهای کهنه بجا مانده در راه آرزوهای بر باد رفته.

 

و آفریقا همچنان در سوگ فرزندانش میگرید و اروپا باید از شرم آنچه قرنها بر آفریقا روا داشته است خون بگرید.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید