رفتن به محتوای اصلی

دو گام به پس!

دو گام به پس!

این نوشته در نقد مقاله "اکنون چه- در ده گزاره" نوشته رفیق بهزاد کریمی که به تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۱، در گرماگرم اعتصابات پر شکوه، متشکل و سازمان یافته سرتاسری کارگران صنعتی نوشته شده است، است. مقاله در ده بخش نوشته شده است، که من نه بخش از آن را به کناری گذاشته ام، چون که به نظر من تکراری است، و فقط به بخش دهم می پردازم. این بخش به نقش "اپوزیسیون در برابر وضعیت نوین" میپردازد. مقاله، غرق و مشعوف از " دستاوردهای رخداد تحریم “انتخابات” اخیر"، با شفافیت تمام تلاش های خویش را جهت راهیابی " در خدمت جنبش دمکراتیک" به کار میگیرند.

امروز، در سراسر ایران شاهد پرشگوه ترین اعتصابات کارگری طی چهل سال گذشته هستیم،  نه فقط کارگران پیمانی و دائمی شرکت نفت بزرگترین اعتصابات چهار دهه اخیر خویش را به راه انداخته اند، بلکه رویهم رفته کارگران در بیش از دهها موسسه صنعتی بصورت متشکل و متحد دست به اعتصابات سازمان یافته زده اند. جنبش های دموکراتیک دیگر، از قبیل دانشجویان و بازنشستگان، به پشتیبانی از اعتصابات کارگران به صحنه آمده اند. در یک چنین شرایطی، مقاله ایشان اینطور شرایط روز را تشریح می نمایند. " شرایط عینی برای پیوند خوردن انواع اعتراضات و جنبش های ضد تبعیض در اشکال و رنگ‌ها فراهم است".

بزرگترین اعتصابات پر شکوه، متشکل و سازمان یافته سرتاسری کارگران، تحت هدایت و رهبری کارگران شرکت نفت را "انواع اعتراضات" نامیدن، و آنها را تقدیم خدمت به "جنبش های ضد تبعیض" نمودن در این شرایط، دقیقاً گام های چندی به پس است.

این سقوط بطور طبیعی نویسنده را به طاقچه های اصلاح طلبان حکومتی، مشروطه طلبان و دیگر نیروهای لیبرال دموکراسی میکشاند. در شرایطی که دهها هزار کارگران صنعتی در سرتاسر کشور، در جریان اعتصابات جاری خویش، از یک زاویه سازمان های سوسیالیستی نماینده اردوگاه کار را زیر ذره بین های خویش قرار داده اند، نمایندگان سیاسی آنها دنبال " اصلاح طلبان فاصله گیر از ولایت و رو آورده به جمهوری سکولار دمکرات تا مشروطه طلبانی که در حرف و عمل پایبند دمکراسی هستند" می باشند .

البته ایشان مسیر را با شفافیت تمام برای اپوزیسیون مورد نظر خویش ترسیم می نمایند. از یک طرف در ارزیابی ایشان " گذر از جمهوری اسلامی برای نیروی در پی عبور مسالمت آمیز کشور از وضع موجود، در “انتخابات آزاد” معنی دارد". با این ارزیابی باید احتیاط کرد تا این اعتصابات و تظاهرات، به آبان های 98 تبدیل نگردند، که ترجیح ما بر گذار از جمهوری اسلامی ایران تنها از طریق همین صندوق های رای هستیم، که هفته پیش تجربه اش کردیم. در دنیای پیچیده و هزار بعدی، محدود کردن شیوه گذار به یک نسخه تکراری، میتواند به قیمت خیلی گرانی تمام گردد.

البته چون جبهه اپوزیسیون دموکرات ایشان، میتواند غیر سکولار های کنده شده از ولایت فقیه را همراه با غیر جمهوریخواهان مشروطه خواه (چه چیزی را، غیر از نظام سلطنتی، اینها میخواهند مشروط نمایند؟) را در بر میگیرد، بخاطر همین، توصیه می نمایند تا به فکر تشکیل "کنگره ملی"، جهت تنظیم " آلترناتیو ساختار و قانون اساسی" رژیم جمهوری اسلامی ایران بوده باشیم.

البته ایشان جهت راضی نگه داشتن سه سازمان جمهوریخواهی که رویهمرفته نمیتوانند بیشتر از پانزده نفر بوده باشند ، که دور و بر حزب چپ ایران "فدائیان خلق" حلقه زده اند، مطرح میکنند تا " در سمت رسیدن به اتحاد ملی برای سکولار دمکراسی، اتحاد پایدار جمهوریخواهان سکولار دمکرات همچنان در مرکز قرار داد". از این طریق به آنها میگویند که خواهان آن هستند تا "جمهوریخواهان" در مرکز ثقل، هسته مرکزی این اتفاق "کنگره ملی" قرار خواهند گرفت.

به قول مثل مشهور ترکی "خاله خاطرین قالماسین" (خاله ، ترا هم فراموش نکرده ایم)، یک جمله هم در آخر و اتمام کل مقاله از جملات آخر بخش دهم خویش یک جمله هم همینطوری، مثل یک وصله بی ربط به کل مقاله در هوا پرتاب می نمایند. " باید راه جست تا جریانات چپ در راستای اتحاد چپ متحد شوند". در گرماگرم اعتصابات پرشکوه سرتاسری بیش از چهل ساله اخیر کارگران صنعتی در ایران، این تنها جمله ایشان در رابطه با جنبش کارگری – سوسیالیستی است.

البته این موضوع، نقاطی را که من در مقاله ماقبل خویش "اولویت وحدت سوسیالیستی بر جبهه جمهوریخواهی" نوشته ام، قوت بیشتری میبخشد. اگر ضریب میزان حضور کارگران در اجزاب چپ و سوسیالیستی بیشتر بود، گفته های نویسندگان سیاسی آن نیز متثر از آن بیشتر رنگ کارگری – سوسیالیستی می یافت. در آن شرایط تصمیم گیرندگان سیاسی آن نیز عوض غرق شدن در میان تاقچه نشینان لیبرال دموکرات جمهوریخواه، مشروطه خواه و کنده شدگان از ولایت فقیه، توجه خویش را به رهبران و سازماندهندگان اعتصابات و مبارزات کارگری در کارگاه ها و خیابانها متمرکز میکردند.

راهکار مقاله در مورد نظام جایگزین اپوزیسیون به صورت نسخه از قبل پیچیده شده "کنگره ملی، مجلس مؤسسان، قانون اساسی، انتخابات مثلا آزاد"، بیشتر به همان نسخه سرما خوردگی میماند، که هر موقع پیش دکتر میروی یک مسّکن، با یک انتی بیوتیک تجویز میکند. تنظیم قراردادهای اجتماعی برای مدیریت سیاسی کشورمان در چهارچوبه این نسخه از قبل تجویز شده، فقط قوانین بازی را برای رقابت های جناح های مختلف میان قدرتمداری های حاکمه در نظام سرمایه سالاری تنظیم می نماید. در پردایم تصویر ایشان برای اپوزیسیون، من هیچ جایگاهی برای کارگران و زحمتکشان نمیبینم. در چهارچوبه انتظامات این نسخه، کارگران خود را اسیر و دربند بازی در زمین سرمایه سالاران، و بر اساس قوانینی که آنها برایشان تنظیم نموده اند، می یابند.

ما، به عنوان حزب طبقه کارگر ایران، نه تنها خود را محدود به این نسخه از قبل تجویز شده نخواهیم یافت، بلکه دستهای خویش را در یافتن روش های مختلف چالش ها و تحولات اجتماعی و کنش های متفاوت سیاسی باز خواهیم گذاشت. در این راهجویی، تلاش ما بر این خواهد بود، که این کارگران، و زحمتکشان و احزاب سیاسی آنها است که "هسته مرکزی"، "مرکز ثقل" و "موتور کوچک" تحول آینده و گذار سیاسی به فردای جمهوری اسلامی ایران بوده باشند. تلاش ما بر این خواهد بود، تا نسخه خویش را بر محور یک چنین مرکز ثقل استواری تنظیم نموده باشیم. بگذار دیگران بر گرد و اطراف اعتصابات پرشکوه کارگران، زحمتکشان و سازمان های سیاسی آنها حلقه بزنند.

به همین دلایل است که این مقاله نه تنها اعتصابات سرتاسری کارگران را نمیتواند ببیند، به همان نسبت، جنبش چپ و سوسیالیستی را در این قرارداد اجتماعی عملا حذف نموده، به سطح تدارکاتچی و تلاشگری در جهت گردآوری کنگره ملی مورد نظر خویش تنزل میدهد. به همین ترتیب، نه تنها عملا سازمان ها و احزاب سیاسی سوسیالیستی را کاملا حذف می نماید، بلکه در آخر بصورت نا امیدانه ای، تک جمله ای اشاره به مساله "اتحاد چپ" می نمایند.

دنیز ایشچی

28 ژوئن 2021

 

"اکنون چه؟" در ده گزاره - بهزاد کريمی - اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ (akhbar-rooz.com)

اولویت وحدت سوسیالیستی بر جبهه جمهوریخواهی | به پيش (bepish.org)

دیدگاه‌ها

آرش

ناشناخته گرامی این مباحث بازهم ممکن است اتفاق بیفتداما شکل برخوردشمارانپسندیدم.این زوایاتاجابیفتدحتی بین اعضا حزب چپ هم ممکن است فکرهای متفاوت باشد.بایک مقاله بایدمنطقی برخوردکرد.اماشمافقط راندید.

ش., 03.07.2021 - 11:21 پیوند ثابت
ناشناس

آقای دنیز امروزه روز متاسفانه برای شنیدن سخنانتان که به تاریخ پیوسته خوشبختانه گوشی نمانده و آنچه بود دیر زمانیست که الفتی با این نوع فکر واندیشه ندارد 
آنچه که موجب شد تا اینگونه با شما صحبت کنم این مهم است که لطف کنید و بگذارید تا ما از توان وذهن نو گرای دوست عزیزمان بهزاد بهره بیشتر ببریم 
واقعیت آنست که متاسفانه نوشته ومنطق فکری شما متعلق به گذشته های بسیار دور است که شاید وباید نشانی های ان را در اردوهای کار استالینی جست وبس 
شاید بد نباشد که مدتی مجال به خودتان دهید تا بلکه با  پای گذاری به دنیای مدرن و برکندن رخت ‌و لباس کهنه از ذهن ومنطقتان ما و دیگران را به فکر وا دارید و نه افسوس 

با سپاس جمشید 

ش., 03.07.2021 - 06:10 پیوند ثابت
آرش

بادرودبه دنیزعزیزوگرامی.امیدکه این آخرین جوابم دراین مقاله باشد.چون گردانندگان به پیش هم حق دارندازبرخورددوطرفه نظرات به کرات جلوگیری کنند.کلامت زیبا ،امامگرچپ غیرازمردم قدرت دیگری دارد.کل مهارت وسیاستش آگاه کردن مردم واستفاده ازهرامکانی برای آنست.اگرطبقه کارگربه آن حدازرشدرسیده بودکه خودبتواندتوده مردم رادنبال خویش بکشانددیگراین بگومگوهاپیش نمی آمد.تمام حذف این است که بااین شرایط وبااین امکانات بهترین راه مبارزه برای رسیدن به سوسیالیزم چیست.من این رامطمئنم که حزب چپ هست که دراصل رادیکال ترین راه ها راارائه میکندوگرنه فقط درحرف بودالان اقلیت وحکمتیست بهترین حزب وسازمان بودند.واین افتخارمن است که دنیزهم درجمع ماست.

پ., 01.07.2021 - 11:38 پیوند ثابت
دنیز

آرش عزیز و گرامی
نظام ارزشی "کار سالاری"؛ یعنی، مدیریت سیاسی اقتصادی با سمتگیری سوسیالیستی در جامعه به مفهوم عدم استفاده از پتانسیل های نظام سرمایه داری نیست. این بدان مفهوم است که اگر نیروهای سیاسی چپ سوسیالیستی نقش کنترل کننده و تعیین کننده در مدیریت سیاسی جامعه ( حتی در ائتلاف با دیگر نیروهای اسجتماعی سیاسی) داشته باشند، میتوانند از پتانسیل های مثبت و بالنده نظام سرمایه داری، به موازات نهادینه کردن ساختارهای سوسیالیستی به نفع جامعه بهره جویی نمایند.
تاریخ ثابت کرده است که بر عکس آن صادق نمیباشد. در شرایط حاکمیت قدرتمداری سیاسی اقتصادی سرمایه سالاری، با خواهش و تمنا و تعارفات جریانات چپ، نه فقط آنها سمتگیری مردمی و عدالت جویانه نمیکنند، بلکه هر جا فرصت یافتند، نیروهای چپ و سوسیالیستی و جنبش های آزادیخواهانه و عدالت جویانه را قلع و قمع و سرکوب می نمایند.
بنابر این، نظر من این است که ما نباید تدارکاتچی ها و سیاهی لشکر جمع کن سرکار آوردن شدن قدرتمداری دیگری از نوع لیبرال دموکراسی ( سکولار و یا نیمه اسلامی) باشیم، که در آن صورت برای چندمین بار تاریخ فجایع گذشته کشورمان  تکرار خواهد شد. ما در مقابل آیندگان باید پاسخگو باشیم. 
با سپاس مجدد از شما
با مهر
دنیز

پ., 01.07.2021 - 03:40 پیوند ثابت
آرش

دنیزگرامی تجربه چهل سال زندگی دراین رژیم به ازائ هرروزآن افسوس این راخوردم که چرامانمی توانیم درجمغ مردم ومستقیم رودررو باآنها باشیم.این تاراج منابع ایران بهیچ وجه مزاحم قبول نمیکند،نه ما،حتی ازخودشان راهم راحت کشته است.اگراینقدرکشته نمی دادیم اگرخفقان نبود،اگرهمانی راکه داشتیم حفظ میکردیموهزاراگردیگروضع ما ومردم بهترازاین بود.اگرماازامکان موجودیت درنظام سرمایه برای تبلیغ اهداف خودمان استفاده کنیم دلیل برقبول سرمایه نیست.فقط یک نمونه بیاوردنیز جان که یک حزب چپ جداازجامعه توانسته باشدکاری بکند.وچراازتمام امکانات استفاده نکنیم وکجا معنا میدهدکه جلوی سرمایه واداده ایم.راه کارگرکه همین حرف مارامیزند.اقلیت هم امکان یک حکومت دموکراتیک رادرمرحله اول تئوریش امکان پذیرمیداند.حال که حزب چپ دقیق ترترسیم میکندوابسته به سرمایه شد.دنیزجان نه تنها من بلکه درهرمقاله ای که گذاشتی کامنت های محبت آمیزرابرای شما میبینم .این نشان میدهدکه تمام عزیزانی که دل درگرو طبقه کارگردارندعزیزوگرامی هستندوبرایشان بایدبپاخاست.استفاده ازامکانات دررژیم سرمایه داری وظیفه ماست .دنیزجان برای همه عزیزی .

چ., 30.06.2021 - 20:27 پیوند ثابت
دنیز

شبنم عزیز
سپاسگزارم از بابت توجه  تان به نوشته من و همنوائئ با مضمون آن. میتوانید به آدرس ایمیل صفحه "به پیش"
 یک ایمیل بفرستید، تا از آن طریق رفقا ایمیل شما را منتقل نمایند.
با سپاس از شما
دنیز

چ., 30.06.2021 - 13:08 پیوند ثابت
دنیز

آرش عزیز.
من خودم به رفیق بهزاد اگر بیشتر از شما نباشد، نه کمتر از شما احترام قائل هستم. اگر نوشته من حتی بصورت غیر مستقیم حالتی تخریبی را در خواننده القاء کرده باشد، از این بابت از خواننده و رفیق بهزاد عذرخواهی میکنم. در ضمن، این چیزی از آنچه من در مضمون گفته هایم مطرح کرده ام نمی کاهد. به همین دلیل نوشته های ایشان را با دقت میخوانم.
من همین یکی دو هفته گذشته، حداقل سه مقاله در این زمینه ها نوشته ام. در این مختصر به دو موضوع بصورت کوتاه می پردازم. یکی اینکه از بابت نظام ارزشی، آیا یک حزب چپ از نظام ارزشی "کار سالاری" حمایت میکند، یا "سرمایه سالاری"؟  ما بر اساس این معیار های ارزشی، مسائل اجتماعی سیاسی را سنجیده و نسبت به آنها راه حل ها، استراتژی و تاکتیک های خویش را تنظیم می نمائیم.
موضوع دوم، مساله نقش قدرتمداری در سیاست میباشد. پدیده هایی مانند، دموکراسی، انتخابات آزاد، تنظیم قوانین و غیره، در یک نظام با قدرتمداری کامل سرمایه، تا چه اندازه داوطلبانه امکان آن را  فراهم خواهد کرد تا در جامعه عدالت اجتماعی و نظام اجتماعی مبتنی بر سلطه ارزشمداری کار سالاری فراهم گردد؟ منظورم از این مختصر این میباشد، که تنها با تقویت جبهه متحد چپ سوسیالیستی و به پشتوانه زحمتکشان، بعنوان هسته مرکزی و ثقل جنبش آزادیخواهانه است که میتوان هم از حقوق ازادیخواهانه دیگر اقشار و طیف های اجتماعی بصورتی رادیکال حمایت کرده و جامعه را در مسیر ارزش مداری کار سالاری، سوسیالیستی هدایت نمود. خصوصا که بحران فعلی جهانی نیز ورشکستگی قابلیت های نظام سرمایه داری جهانی را حل مشکلات اجتماعی هر روز به میزان بیشتری برای جهانیان عیان تر می نماید. 
با سپاس مجدد از شما- دنیز

چ., 30.06.2021 - 04:54 پیوند ثابت
شبنم

در طیف چپ معتقدین به سوسیال دموکراسی با دوشکل خود را نشان داده است ابتدا طیف نظراتی که فرخ نگهدار پرچمدارش است وتکیه به سرمایه داران داخلی دارد وجناح نقره کا ر که تکیه به سرمایه داران خارجی مثل رضا پهلوی دارد .من با نظرات اقای دیزشچی موافقم چپ مارکسیست تعارف ندارد دو سو را میبیند سمت سرمایه دار در تقابل با نیروی کار .البته در ایران طیف وسیعی از کارگران با زمینه کاری مختلف وجود دارد ولی همه شان از پزشک کارگر گرفته تا معلم وکارگر صنعتی وکارگر غیر صنعتی وکشاورزان ووووووواستثمار میشوند و در مقابل سرمایه متحد ویک پارچه باید عمل کنند.یک حزب چپ در هر موضع گیری وتاکتیک سیاسی بیش از همه به منافع طبقه کارگر میاندیشد.هر وحدت عمل وجنبش مشترک اصل منافع کارگران زحمتکشان هست .جریان یا حزبی که نتواند این تمایز را نشان دهد نمیتواند خود را مارکسیست چپ بنامد .برنامه اصلی در شرایط فعلی جبهه متحد چپ نیز میباشد .که طیفهای مختلف چپ را در بر میگیرد.

س., 29.06.2021 - 23:46 پیوند ثابت
آرش

باسلام خدمت دنیزعزیز.ایکاش شماهم راه نشان میدادید.رفیق بهزادکریمی نزدبسیاری ازچپهاگرامی هستند.کاش به تخریب نمی پرداختیدوشماهم ایده خودرابیان میکردید.چنان به افکاررفیق بهزادعقیده دارم که مطمئنم پشت هرکلمه ای که مینویسندصدها برهان وجوددارد.اما من نظرخودرامینویسم ودرسطحی نیستم که ازرفیق بهزادبخواهم پشتیبانی کنم بیشک خودشان جواب خواهندداد.ودراول عرض کنم برای شماهم احترام زیادی قائلم.آمریکابرای گسترش قدرت خوددرجهان فقط به روسای کشورهای تحت سلطه اش تکیه نمی کند.وازتمام نیروهایی که بتواندسلطه اش راتظمین کندبهره میبرد.حال مملکتی مانندایران که فقط به فروش نفت ومنابع متکی است یک سرمایه داری وابسته به آن رانیزبوجودمی آورد.درایران دووجه عمده داردیکی تجاری که فقط ازچپاول دلارهای نفتی به ورودکالاهای وارداتی میپردازندمانندبازاروسازمان آن هیئت موتلفه که ازهمان ابتدای اتقلاب دروزارت بازرگانی چنبرزده اندوملیاردهادلارسودبرده اندودیگرسرمایه دارانی که حتی اگردرتوسعه سرمایه گذاری کردندتماماوابسته به سذمایه داری جهانی بود.چه آمریکا،چین،روسیه واروپا.خوب دراین نظام وابسته به فروش منابع ومعادن سرمایه داری ملی وجودخارجی نداردوآنهایی هم که بودندیکی یکی ورشکست وبه همان حلقه سرمایه داری وابسته پیوستند.(سودی بسیار،تظمین شده ،بدون سرخر).صحبت برسرملیاردهادلارپول است.خوب دنیزگزامی غیرازصنعت نفت که پایه عمده وابستگی به سرمایه خارجی است ،شماکارخانجات معظم دیگری میشناسیدکه طبقه کارگرصنعتی رابتوان درآن متجلی دید.ذوب آهن اصفهان وصنایع استخراج نفت ومعادن ،طبقه کارگرمنسجم وبزرگی غیرازاینهامیشناسید.حال طرف شمارامیگیرم ،طبقه کارگرواردمیدان شده وبرطبق وظیفه تاریخی خودمیخواهدسوسیالیزم راپیاده کند،زمینه عینی آنراچقدرمیدانید.طبقه متوسط آیا پشت طبقه کارگرمی ایستد.حال میرسیم به فرمان نهایی پیش بسوی انقلاب سوسیالیستی .امکانپذیرمیدانید.اینجادودیگاه هست یکی میگویدمن اگرشده میلیمتربه میلیمترقدم خواهم برداشت اما آن قدمی که همانقدرروبه جلوباشدودیگری میگوید برطبق تئوری بایدپیش رفت حتی اگرطبقه کارگرشکست بخوردوتوسط سرمایه داری خارجی وسرمایه داری وابسته به آن به خاک وخون کشیده شودملالی نیست طبق تئوری ماوظیفه خودراانجام دادیم.دنیزجان رفیق بهزادکریمی تاکنون تئوری های بسیاری رادرچپ مطرح کرده است که حتی اقلیت نیزازآن استفاده کرده است.رفیق گرانقدرپرویزنویدی حتی انقلاب راهم ممکن میداندوبسیارزیباهم به امکان آن میپردازدولی نه بدانگونه که مانند شما ازتظاهرات کارگرانی که دربی مانندی تاریخی من نیزمعترفم بوجدآیدوزمینه عینی وذهنی سوسیالیزم راآماده بداند.دنیزعزیز،بازهم میگویم شماهم ایده خودرامطرح کنیدولی آبروی بسیاری ازاین عزیزان ارزان به دست نیامده که ارزان ازدست بدهیم .وازجمله خودشماهم برای چپ اهمیت دارید.ازشما عاجزانه تقاضادارم تخریب نکنیدوکاملا حق داریدنظریات خودرامطرح کنیدومن چشم انتظارنظرات بیشترشما خواهم بود.

س., 29.06.2021 - 20:45 پیوند ثابت
راد منش

با درود وسپاس فراوان....از دنیز ایشچی عزیز تقاضا دارم به بخش دیدگاه در همین سایت  (به پیش)ومقاله (الویت وحدت سوسیالیستی بر جمهوری خواهی) ودر قسمت نظرات کاربران نگاهی داشته باشید وپاسخ بنده را مرقوم نمایید تا در آینده دیدگاه بهتری را داشته باشم.

س., 29.06.2021 - 14:39 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید