رفتن به محتوای اصلی

بوف کور

بوف کور

اولین مواجهه ام با «کَکَیک» در ییلاق دوران کودکی در انتهای باغی در همسایگی خانه ِباغ «هما خانم» بود ...

تا آن موقع همه ی دانستنی هایم صورت شنیداری داشت تا دیداری رُخ به رُخ؛ آن هم در پس دار ودرخت. همه چیز شنیداری آمیخته بود با خرافه های عجیب، بدشگون، تاریکی و آوای مطرود؛ هرچند بزرگترها، ناله ی درد آلودش را بیشتر برایم معنی می کردند.

بعدها هرچه بیشتر با سینما و ادبیات همنشین شدم؛ فهمیدم همیشه این صدای پر ابُهت بدشگون که خبر از شّری مطلق با خود به همراه داشت؛ صدای شومی از اعماق سیاه تیمارستان «دکتر کالیگاری»، صدای شوربختی دانشجوی در آستانه انزجار و صدایی که از گلوی همیشه خاموش شخصیت هایی در تاریخ سینما که همواره تلخکامی ها و دلتنگی هایی بزرگانی چون «ژان گابن»، «ادوارد جی رابینسون»، «فرد مکموری»؛ «رابرت میچام»و آن زمان که کاربلدانی چون «هامفری بوگارت» و«رابرت مونتگومری» به نقش کارآگاه «سم اسپید و فیلیپ مارلو» باسایه سیاه و صدای پرطنین آن «کَکِیک» همواره و همیشه حاضر در تمام قاب بندی نامتقارن و ناهمگون در آن کلان شهرهای بی در و پیکر در حال خودنمایی بودند.حتی در اشعار «نیما» هم جای پایش را درمی یافتم و سرانجام در رُمان کوتاه ِ «صادق هدایت»...

حس عجیبی بود؛ نوعی دلشوره که از آموزه های خرافی می آمد؛ چِفت وعجین شده با آنچه بر پرده ی سینما می دیدم ودر ادبیات می خواندم؛ حالا در واقع برایم بازنمایی است از صدای دهشتناک و صوراسرافیل گونه «کَکِیک» که صدای خودش را تمام و کمال به رخ می کشد.

گویا یک چیز رابازگو و یادآوری می کند فرجام تمام آن شخصیت های فیلم های سیاه وسفید وداستان ها و آن «مرغ آمین» نیما را؛

هیچ راهی نیست به جهان کودکی پناه می برم؛ به اولین دیداراز پشت آن درخت گردوی تناور انتهای باغ؛ از خاطرم نمی رود، تاریکی شب که ترسناک نبود؛ درخشندگی آب در تابش نور ماه و درمیان انبوه درختان ... به جهانی که هنوز پر از رنگ و نور بود وهست؛ هرچند قابل کتمان نیست که این «کَکِیک» در این دوران هم برایم حاوی پیامی ست.

«... مرغ آمین

مرغ آمین درد آلودی است کاواره

بمانده

رفته تا آنسوی این بیداد خانه

باز گشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سویآب و دانه

نوبت روز گشایش را

در پی چاره بمانده...»

نیمایوشیج

------------------

۱. مطب دکتر کالیگاری Doktor Caligari یک فیلم دلهره آور و روانشناسانه صامت سیاه و سفیدِ آلمانی، محصول سال ۱۹۲۰ میلادیبه کارگردانی «رابرت وینه » و بر پایه فیلمنامه‌ای از «هانس یانوویتز و کارل مایر» می‌باشد. این فیلم یکی از تأثیرگذارترین آثار سینمای اکسپرسیونیسم آلمان است.

۲. ژان گابَن۱۷ مهٔ ۱۹۰۴ – ۱۵ نوامبر ۱۹۷۶بازیگر تئاتر و سینما و خواننده فرانسوی... و از چهره‌های اصلی و مهم تاریخ سینمای فرانسه . از مهم‌ترین نقش‌های او نقش ژان وال‌ژان در فیلم بینوایان است.

۳. ادوارد. جی. رابنسون زاده ۱۲ دسامبر۱۸۹۳– درگذشته ۲۶ ژانویه۱۹۷۳

۴. فرد مک‌موری۳۰ اوت ۱۹۰۸– ۵ نوامبر۱۹۸۶

۵. رابرت چارلز درمن میچِم متولد ۶ اوت ۱۹۱۷ - درگذشته اول ژوئیه ۱۹۹۷

۶. رابرت مونتگومری زاده ۲۱ مهٔ ۱۹۰۴ درگذشته ۲۷ سپتامبر ۱۹۸۱

۷.هامفری دیفارست بوگارت زاده ۱۹۵۷–درگذشته۱۸۹۹ با نام مستعار بوگیهنرپیشه و تهیه‌کننده نامدار ِسینما... همه چهره های سینمایی دهه ۲۰و۳۰ بوده اند...

۸. کَکِیک: مرغی که به شب خود را به یک پای بیاویزد و حق حق گوید و او را حق گوی نیز گویند. مرغ حق و «کَکِیک» لفظ بومی این پرنده است در ولایت ما...

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید