رفتن به محتوای اصلی

در روز جهانی کارگر

در روز جهانی کارگر

آنگاه که
آفتاب کاران جنگل در بامدادان بیداری
سرود عشق سر دادند

کوه و جنگل و دریا
گل و گیاه و پرندگان
و بسیارانی
خمود و اندوه گین بودند
سکوت بود و سرما
با آسمانی قندیل بسته
در زمانه ای که حتی
زمزمه ترانه یا سرودی را
ذوق تکرار نبود

روز شب می نمود و
شب تاریک و ظلمانی تر
ناگاه اما
سکوت شکست
در سرود برخاسته از دل سیاهکل
با شعر و شعور آنان
که می خواستند
بی هیچ ابزاری
با دستانی خالی ولی سرشار از عشق
زمین و زمان را شخم زنند
و
بذر امید در دل خاک
و
آفتاب در آسمان تاریک بکارند
امید می جوشید در دلها
در انتظار فردایی روشن
با رویای روزی که مردمان
دست در دست هم
و شانه به شانه
در آنروز
هم سرایی کنند
در ارکستری بزرگ
نوای عشق را
آزادی را
برابری را
و عدالت را
صدا، صداهای آغازین
هنوز در کوهسارها
و
دلهای عاشق طنین دارد
شوربختانه
امروز اگر
اینجا و آنجا صدایی هست
بی صداست
تک صداست
با
رهروانی که
ره آغاز نکرده
راه برای خود میجویند
با نگاهی ماندگار در دیروز
بخوان رفیق
ترانه وسرودی بیاد رفتگان عاشق
نسل در رنج
انسانهای در بند و راست قامت
که با ایستادگی خود
تندیس آزادی و ارزشهای انسانی را استوار داشته اند
و
نیروی کار و زحمت کشور و بسیار دردمندان دیگر
در روز جهانی کارگر.
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید