رفتن به محتوای اصلی

پیوند خیابان با اعتصاب سراسری و جنبش های اجتماعی و مدنی قدرت سرکوب را خنثی می کند!

پیوند خیابان با اعتصاب سراسری و جنبش های اجتماعی و مدنی قدرت سرکوب را خنثی می کند!

گرانی بنزین بهانه‌ای شد تا جرقه اعتراضات بخش های بزرگی از جامعه که از فقر، تبعیض، تحقیر و فاصله طبقاتی و عملکرد ناکارآمد حاکمیت و دولت حسن روحانی در رسیدگی به مشکلات خود دچار ناامیدی، خستگی، بی اعتمادی و خشم گسترده شده بودند آشکار شود. جوانانی که معترض بودند هیچ آینده روشنی برای فردای خود نمی دیدند. آنها از همه موضوعات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در جمهوری اسلامی موجب بحران های همه جانبه در جامعه شده بودند خشمگین بودند. در این تظاهرات و اعتراضات ساختار رهبری وجود نداشت. همه چیز خودجوش بود. جوانان و اقشار مختلف زحمتکش در خیابان در نقاط مختلف دور هم جمع می شدند و در همان جا هم شعارهای خود را تعیین می کردند. عنصر بیرونی و خارج از کشوری در این اعتراضات نقش اساسی نداشت. همه چیز در عمل به تصمیم جوان های معترض در خیابان انجام می گرفت. آنها حقیقتا تصمیم گرفته بودند که این بار در برابر سرکوب و تبعیض اعتراض، ایستادگی و مقاومت کنند.
این درست است که معترضین با برنامه مشخص و رهبری مشخص همراه نبودند اما در بیان موضوعات مورد اعتراض بدون داشتن ترس از جان خود، متحد بودند. همدردی و همبستگی در میانشان بشدت قوی بود. تصمیمات همه فی البداهه یا در همان میدان عمل گرفته می شد. تجربه اندوزی و سازماندهی های اولیه برای تجمع در این یا آن گوشه شهر از طریق امکاناتی که به ابتکار جوانان انجام می شد حوزه اعتراضات را از یک نقطه به ده ها و صدها نقطه در شهرهای بزرگ دیگر کشور می کشاند. تجمع اعتراضی و مدنی، شعار دادن، و ایستادگی و مقاومت در برابر سرکوب و گلوله با دست خالی شگفت آور بود. وضعیت دشوار زندگی، تحقیرات و تبعیضات انباشته شده در جامعه اینبار فضایی برای ترس و احتیاط باقی نگذاشت. باید در خیابان می ایستادند و به این همه ظلم و تحقیر حکومت نه می گفتند و اینکار را هم دلاورانه و شجاعانه کردند. هزینه سنگینی هم دادند اما سرکوب خونین بسیاری از باورهای آنان را نسبت به حکومت و رهبر و دیگر ارگان های رسمی و غیر رسمی حکومتی دود و هیچ کرد. همه کسانی که اعتراضی کردند به عینه شاهد بودند که تنها اسلحه اصلی آنها، اعتراض مدنی، شعار و نه گفتن به استبداد و تبعیض حکومت بود اما رژیم با یگان های ویژه و امنیتی ها و لباس شخصی های جنایتکار به کسی رحم نکردند و از زمین و هوا، جوانان و نوجوانان معترضی که برای خواسته های اولیه زندگی مانند نان، کار، آزادی و رفع تبعیض به خیابان ها آمده بودند را سرکوب خونین کردند. کسانی را بیرحمانه کشتند، عدەای را زخمی و دستگیر کردند که از لحاظ اقتصادی ضعیف و فقیر بودند. حکومت تا پیش از آبانماه ادعا می کرد طرفدار"مستضعف"، کارگر و زحمتکش و حاشیه نشین جامعه است و مستضفعین پایه توده ای حکومت اسلامی است. دروغ آنها در این خصوص با سرکوب خونین خیزش فقرا بار دیگر آشکار شد. هزینه ای که حکومت از بابت سرکوب خونین بی چیزان و تهیدستان پرداخت بسیار شدیدتر از آن چیزهایی ست کە از سرکوب بە دست آوردە. اعتراضات آبانماه تە ماندە مشروعیت حکومت در میان لایحە های از محرومین و حاشیە نشینان متوهم را کە هنوز کاملا از بین نرفتە بود، از میان برد و لایحە هایی از طبقە متوسط را کە در اثر سیاستهای اقتصآدی حکومت موقعیت اقتصادی پیشین شان را از دست دادە بودند در کنار فقرا علیە خود متحد کرد.

اعتراض در خیابان
اعتراض در خیابان به 150 شهر ایران کشیده شد. تنها در دو استان اعتراضات انجام نگرفت اما نگاه و توجه به معترضین و همدردی با آنها در میان اقشار مختلف جامعه بسیار قابل توجه بود. تجربه اعتراضات 96 و 98 بار دیگر نشان داد که برای عقب‌راندن ارگان های سرکوب حکومت و تهاجمی کردن حرکات اعتراضی و تظاهرات موضعی و گسترده دارای اهمیت اساسی است. اما برای عقب نشینی و زدن ضربه اساسی به حکومت سر و پا مسلح و جنایتکار می بایست از ابتکارات دیگر برای گسترش اعتراضات عمومی استفاده کرد. این واقعیتی است که حرکات اعتراضی نیاز به برنامه و چشم‌اندازهای روشن دارند و برای انجام تغییرات ساختاری می بایست حوزه اعتراضات را فقط به خیابان محدود نکرد. برای هدایت جامعه بسمت اعتراضات عمومی تر می بایست نهایت تلاش و کوشش را انجام داد تا بخش های مختلف جامعه از طریق اعتصاب عمومی در برابر سرکوب قد علم کنند. اگر اعتراضات فقط در خیابان ها باقی بماند و دیگر بخش های اجتماعی جامعه با خیابان همراهی نکنند قدرت معترضین با وجود گستردگی اما فراگیر و عمومی نخواهد شد. نیاز به فرا رفتن و نقش گرفتن جنبش های اجتماعی جوانان، دانشجویان، زنان، کارگران و معلمین و دیگر اقشار متوسط جامعه از اهمیت برخوردار است و این رویکرد می تواند کارآیی سرکوب را کاهش دهد. پیوند میان خیابان، اعتصاب و جنبش های اجتماعی در داخل کشور و همراه با همبستگی بین المللی می تواند حکومت را مجبور به عقب نشینی های جدی کند. هر چقدر حوزه نفوذ اعتراضات مردمی گسترش یابد به همان اندازه حکومت عقب خواهد نشست. با عمومی شدن اعتراضات و ارتباط و همراهی جامعه مدنی و ایجاد هماهنگی بین جنبش های اجتماعی و برگزاری اعتصابات گسترده و سراسری سرکوب گسترده خنثی و فضا و شرایط برای گذر بدون خشونت آمیز از جمهوری اسلامی هر چه بیشتر فراهم خواهد شد. اعتراضات سراسری و متحد نیروی سرکوب را سست و ضعیف می کند و حتی برای سرکوب خونین در آن شکاف ایجاد می کند. در اعتراضات سراسری لحظه ای نباید به حکومت فرصت تجدید سازمان داد. در واقع اعتصاب عمومی نوعی پاسخ مدنی آگاهانه برای همبستگی و پیوستن غیرخشونت آمیز به مقاومت و اعتراضات حق طلبانه مردم و جوانانی است که با دست های خالی در برابر جنایتکاران ایستادگی می کنند.
اقشار زحمتکش و فرودست و بخش بزرگی از طبقۀ متوسط جامعه بسیار ناراضی‌اند. نیروی جوان و اقشار تحصیل کرده غالبا معترضند. مردمان مناطق مختلف ایران و زنان از تبعیض و بی عدالتی گسترده رنج می برند. سرکوب اقلیت های مختلف قومی، زبانی، مذهبی و ... با شدت و حدت بسیار ادامه دارد. روزانه حداقل بیش از هفت اعتصاب کارگری در ایران انجام می گیرد. نارضایتی از دولت روحانی و حکومت که در راس آن علی خامنه ای قرار دارد بسیار گسترده است. و تا فرا رویی به یک جنبش اجتماعی با رهبری مشخص برای گذر از این حکومت هنوز نیاز به تدارک، ارتباط گیری، هماهنگی بیشتر نیاز است. اما یک واقعیت مهم از اعتراضات آبانماه به این طرف در جامعه بوجود آمده است و آن این است که روحیه اعتراضی برای ایستادگی و مقاومت در برابر سرکوب، بی عدالتی و استبداد رو به گسترش است. در حین حال باید چنان حول مطالبات و شعارهای مختلف، متحد عمل کرد که مانند دو دهه گذشته جنبش‌هایی خیابانی با سرکوب وسیع و خونین به محاق نروند. باید در همه جا در برابر
سرکوب سیستماتیک حکومت در جامعه، مقاومت متحدانه بوجود آورد. و در همه حال روحیه همبستگی و با هم بودن نیروهای جمهوریخواه سکولار، دمکرات، چپ و آزادیخواه را برای حمایت از مبارزات مردم در ایران تقویت کرد.

باید تلاش ها را به سمت تقویت و عمومی کردن هر چه بیشتر خیزش های اعتراضی و خیابانی متمرکز کرد. برای استمرار و تقویت این رویکرد می بایست با جنبش های مدنی و اجتماعی برای انجام اعتصاب سراسری پیوند همه جانبه برقرار کرد. انجام و سازماندهی اعتصاب های موردی بر محور مطالبات اقشار و گروههای مختلف اجتماعی و گره خوردن با اعتراضات مدنی اقشار مختلف جامعه می تواند موجب شکاف در درون حکومت شود و سرکوب را با مشکل مواجه سازد. اعتصابات موردی حلقه آغازین در حرکت به سمت اعتصاب عمومی و سراسری است. چنین شکلی از انجام اعتراضات می تواند نقش بسیار مهمی در تعمیق و تقویت خیزش عمومی و اعتراضی مردم و ایجاد اختلال در کارکرد دستگاه سرکوب بازی کند.

روشن است که در هر شرایطی مناسب است همبستگی و اتحاد در میان معترضین را تقویت کرد. هر چه بیشتر طیف های مختلفی از مردم وارد اعتراضات و اعتصابات شوند نیروهای سرکوب رژیم برای کنترل خیابان ها دچار مشکل می شوند. افزون بر آن سرکوب شدید موجب اعتراض افکار عمومی جهان می شود. خیزش اعتراضی آبانماه 98 در خیابان ها از نظر وسعت و ابعاد در تاریخ سی سال اخیر ایران علیه بی عدالتی و دیکتاتوری بی سابقه بوده است. و حکومت در برابر این سطح از اعتراضات مدنی، اجتماعی و سیاسی از کارکردها، توان و ظرفیت های لازم برای پاسخگوی به مطالات مدنی و دمکراتیک مردم برخوردار نیست.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید