رفتن به محتوای اصلی

خطر جنگ آمریکایی و اپوزیسیون ایرانی

خطر جنگ آمریکایی و اپوزیسیون ایرانی

شاخص‌های آماری در این مورد نمودار خیلی بدی را نشان ‌می‌دهند. متاسفانه تا آنجائیکه من به یاد ‌می‌اورم صد در صد مواردی که قدرتمداران حاکمه بر آمریکا تدارک حمله نظا‌می‌ برای نابودی کشورهای دیگر و تعویض حکومت ها را داشته اند، آنها چنین جنگ‌های خانمانسوزی را به راه انداخته کشتارها و ویرانی‌های بیسابقه ای را موجب شده اند. بعد از جنگهای داخلی آمریکا و جنگ‌های جهانی اول و دوم، ‌می‌توان به جنگ ویتنام، جنگ کره، به راه اندختن حکومت نظا‌می‌ و کودتا در دهها کشور آمریکای لاتین، آفریقا، آسیا که منجر به کشته شدن ‌می‌لیون ها نفر انسان انجا‌می‌د و بالاخره در عرض پنجاه سال گذشته جنگهای در افغانستان، عراق، پاناما، سوریه، لیبی اشاره کرد که خود آمریکا مستقیما انها را به راه انداخته است. اینجا ما جنگ‌هایی را که آمریکا به صورت غیرمستقیم راه انداخته است، مانند جنگ یمن، کویت، سودان، سومالی و غیره را به کناری ‌می‌گذاریم. دولت آمریکا تنها دولتی ‌می‌باشد که با انداختن بمب ات‌می‌ موجب کشتار صدها هزار نفر در ژاپن گشته و هنوز هم استفاده از آن را توجیه ‌می‌ نماید.

آری، "لاک هید مارتین"، "بوئینگ"، "رئیتیون"، "جنرال داینا‌می‌ک" و "نورتورک گرامان" و شرکت‌های تولید کنند نظا‌می‌ آمریکا باید دائما در چرخش باشند و تولید نمایند. بازار مصرف داخلی آمریکا با تیراندازی‌ها و کشتارهایی که در کوچه ها، خیابانها و مدارس آمریکا صورت ‌می‌گیرد، به هیچ وجه کفاف گرسنگی سیراب ناپذیر سودجویانه این شرکت ها و شرکت‌های مشابه را نمی‌کند. باید سلاح‌هایی که به کشورهایی مانند عربستان سعودی، عراق، کویت و غیره سرازیر ‌می‌شوند، سریعا به مصرف برسند تا که جای خالی آنها با تولیدات جدید پر گردند و چرخه تولید این کمپانی ها در چرخش دائ‌می‌ باشند.

اگر دونالد ترامپ را نماینده بخش داخلی سرمایه داری سنتی محافظه کاری بدانیم که زیاد ‌میانه چندانی با فرار سرمایه‌های آمریکائی به اقصا نقاط دنیا جهت سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال در آن کشورها و گسترش قشر متوسط در کشورهای خارجی ندارد، بیشتر خواهان تقویت سرمایه داری تولیدات صنعتی و کشاورزی داخلی ‌می‌باشد، به موازات آن ‌میانه خیلی نزدیکی با صنایع نفتی نظا‌می‌ داشته و از این بخش از قدرت‌مداری حاکمه بر آمریکا بشدت حمایت ‌می‌نماید. وی بارها و بارها با وجود اشاره به لغو شدید حقوق بشر و قتل و جنایت در عربستان سعودی، شیوخ حاکمه بر عربستان سعودی را دوستان استراتژیک خویش خطاب کرده و گفته است که چون دولت عربستان صدها ‌می‌لیارد دلار مهمات از کشورشان خواهد خرید و عربستان حاضر به افزایش تولید نفت جهت حفظ توازن عرضه و تقاضا در بازار بعد از تحریم‌های ایران و ونزوئلا ‌می‌باشد.

به موازات خصلت تجاری و سوداگرانه دونالد ترامپ، قدرتمداری سرمایه داری کلان در آمریکا، اشخاصی مانند "مایک پامپئو" و "جان بالتون" را بعنوان تیم ایشان تعیین نموده‌اند. نمایندگان هارترین و جنگ افروزترین جناح قدرت‌مداری آمریکا، امروزه مشخصا بر علیه ایران بر طبل جنگ ‌می‌کوبند. طبل جنگی که در منطقه نواخته ‌می‌شود، به ‌می‌زان خیلی خطرناکی ‌‌می‌تواند‌ ویرانی ها و کشتارهای کم سابقه ای را با خود به همراه داشته باشد. در این مورد اپوزیسیون سیاسی ایران چه مواضعی را اتخاذ ‌می‌کنند؟

تنها ارتجاع حاکم بر جمهوری اسلا‌می‌ ایران از یک طرف و جناح نفتی، مالی و نظا‌می‌ حاکمه بر آمریکا از طرف دیگر از کوبیدن بر طبل جنگی بهره ‌می‌ برند. آنهایی که در ایران از طریق کشتار فرزندان مردم با تفصیل ارتجاعی فرستادن آنها به بهشت، به سرکوب هر گونه حرکت مدنی و غارت ثروت‌های ملی مرد‌می‌ ‌می‌‌پردازند، و آنهایی که با ویرانی کشورها و کشتار مردم آنها جیب‌های سرمایه داری کلان نفتی، مالی و نظا‌می‌ را پر ‌می‌نمایند، از طریق تجارت و سوداگری جنگی سودهای کلان و هنگفتی را ‌می‌برند.

سازمان ها و تشکل‌های مرد‌می‌ مدنی

زخمهای مردم ایران از جنگ هشت ساله با عراق هنوز التیام نیافته اند. خانواده ای در ایران وجود ندارد که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از این بابت داغدار نباشد. صدای بمب افکن‌ها و ویرانی‌های ناشی از آن هنوز در خاطره ها تازه ‌می‌باشد. هیچ خانواده ای از مردم عادی خواهان جنگ نیستند و همگی خواهان راه حلی مسالمت آ‌می‌ز برای خروج از بحران جنگی مابین طرفین از طریق مذاکرات ‌می‌باشند. از این بابت نه تنها دهها ‌میلیون مردم ایران یکصدا خواهان صلح ‌می‌باشند، بلکه تما‌می‌ تشکل ها، سازمان ها و نهادهای مدنی و مرد‌می‌ با نگرانی پرچم صلح را برافراشته اند.

احزاب چپ دموکرات، جمهوریخواهان سکولار و دموکرات

احزاب متنوع چپ دموکرات و جمهوریخواهان سکولار و دموکرات با احساس مسئولیت تاریخی در مقابل موضعگیری ها و تصمیمات خود، در قبال دهها ‌میلیون مرد‌می‌ که در ایران زندگی ‌می‌کنند، مسئولانه پرچم صلح و یافتن راه حل صلح آ‌می‌ز را برافراشته اند. تنها در شرایط صلح ‌می‌باشد که اتحادیه‌های کارگری ‌می‌توانند شکل بگیرند، جنبش‌های مدنی معلمان، دانشجویان، زنان، نویسندگان و روشنفکران و جنبش‌های دموکراتیک مشابه ‌می‌توانند پا گرفته و بنیه‌های ساختاری سیاسی مدنی پسا جمهوری اسلا‌می‌ را پی ریزی نمایند.

احزاب ناسیونالیستی افراطی

احزاب ناسیونالیستی تندروی ایرانی، از سلطنت طلبان پان ایرانیست گرفته تا احزاب ناسیونایستی افراطی مناطق مختلف ایران، مانند کردستان و بلوچستان و غیره، تنها راه به دست آوردن قدرت سیاسی مطلق منطقه ای و سرتاسری را از طریق سرنگونی جمهوری اسلا‌می‌ ایران توسط ائتلاف آمریکائی، عربستانی و بی بی نتنیاهو ممکن ‌می‌دانند. به همین دلیل، آنها به موازات سکوت معنی دار در این مورد، با حساسیت شدیدی در مقابل هر گونه انتقادی نسبت به عملکردهای منطقه ای آمریکا و اقمارش عکس العملی نشان ‌می‌دهند. جالب اینجاست که پان ایرانیست‌های سلطنت طلبی که خواهان سلطه گری بر بعضی از جمهوری‌های مستقل همسایه ایران ‌می‌باشند، از همان پروژه آمریکائی حمایت ‌می‌نمایند که احزابی که ‌می‌خواهند تجربه پروژه کردستان عراق را در ایران پیاده نمایند و فکر طلاق از ایران را در سر دارند، همگی از کیسه عربستان سعودی و اقمارش ‌می‌خورند و با سلاح ها و سربازان آمریکائی خواهان سرنگون کردن جمهوری اسلا‌می‌ ایران از طریق جنگ خانمانسوز منطقه ای ‌می‌باشند.

احزاب چپ تند رو سنتی

این جریان ها با نیروهای اندک خود، از یک طرف ‌می‌خواهند از طریق انقلاب توده‌ای به رهبری خودشان جمهوری اسلا‌می‌ ایران را سرنگون بکنند، از طرف دیگر ضدیت و کینه سیاسی آنها نسبت به احزاب سیاسی دیگر اپوزیسیون، کمتر از نفرت آنها نسبت به جمهوری اسلا‌می‌ ایران نیست. برای آنها نقش امپریالیسم در تحولات منطقه و تحولات تحولات سیاسی ایران، یک پدیده ناملموس و فرعی ‌می‌باشد. لذا، وقتی خطر حمله نظا‌می‌ آمریکا به ایران به یک احتمال جدی تبدیل ‌می‌گردد، آنها از فرط سرگیجه گی، خط حمله خود را نه متوجه جمهوری اسلا‌می‌ ایران، نه متوجه قدرتمداران جنگ افروز بلوک آمریکائی در منطقه، بلکه متوجه جبهه صلح، دموکراسی و آزادی، از قبیل احزاب چپ دموکرات و جمهوریخواهان سکولار و دموکراتیک ‌می‌نمایند. آنها صلح طلبی را مترادف با حمایت از جمهوری اسلا‌می‌ ایران معرفی ‌می‌ نمایند. با این تعریف، جنگ افروزی را تنها به ضرر جمهوری اسلا‌می‌ ایران معرفی ‌می‌نمایند.

سازمان‌های سیاسی ارتجاعی و خودفروخته

روند جهانی شاهد قدرتگیری افراطی گری ناسیونالیستی ارتجاعی، شاخصی است بر اینکه از این به بعد ما ‌می‌توانیم شاهد شکل گیری جریان‌های ارتجاعی مشابه مذهبی یا ناسیونالیستی و یا مخلوطی از آنها باشیم. مجاهدین خلق که مناسبات نزدیک خویش با افراطی ترین سناتورهای آمریکائی، دولت‌های ارتجاعی منطقه ای از قبیل صدام حسین، دولت‌های اسرائیل و دولت عربستان سعودی را کتمان نکرده و بر آنها ‌می‌ بالند، برای سرنگون کردن جمهوری اسلا‌می‌ ایران دست به دامان هر شیطان سیاسی از هر کجای دنیا ‌می‌شوند. آن‌ها بطور آشکار در این موضوع در صف نتنیاهو، عربستان و جان بالتون قرار دارند. ا‌میدواریم نسل سعید محسن‌ها، حنیف نژادها و رضائی ها دوباره به آرمان‌های مدنی مرد‌می‌ بنیانگذاران خویش بازگردند و با اتکا به مردم ایران و با توسل به روش‌های مدنی مرد‌می‌ در راه سازندگی آینده کشور گام بردارند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید