رفتن به محتوای اصلی

بیم و امید در زمانۀ اتوماسیون انبوه: مباحثه در آیندۀ کار - بخش اول

بیم و امید در زمانۀ اتوماسیون انبوه: مباحثه در آیندۀ کار - بخش اول

چکیده
چشم‌اندازهای بدیل اقتصادی و اقتصاد سیاسی امروزه دراین‌باره توافق دارند که کار در اثر اتوماسیون انبوه در مسیر نابودی قرار گرفته است. برخی نگران آثار منفی این روند به‌صورت بیکاری توده گیر و نابرابری عمیق‌اند، درحالی‌که هستند دیگرانی که به این روند همچون فرصتی برای بسط وقت آزاد انسان‌ها می نگردند. نوشتۀ حاضر به مقابله و نقد این دیدگاه‌ها برمی‌خیزد و با ارجاع به دیدگاه‌هایی که پیش‌تر توسط مارکس و کینز دربارۀ آیندۀ "بدون کار" عرضه‌شده‌اند، موانع سرسخت در جامعۀ سرمایه‌داری را برای کاستن از کار نشان می‌دهد. نوشته سپس این پرسش را پیش می‌کشد که آیا کار در اثر پیشرفت‌های تکنولوژیک کاهش خواهد یافت یا برعکس، علیرغم و درواقع به علت این پیشرفت‌ها و کاربرد گستردۀ تکنولوژی‌های جدید، همچنان باقی خواهد ماند. این نوشته تهدید کارگران از جانب تکنولوژی را مقدمتاً ناشی از افت کیفی کار می‌بیند و نه در نابودی کار. نوشته استدلال می‌کند که آیندۀ بهتری برای کار و کارگران نهایتاً درگرو تغییرات وسیع در مالکیت است.

 

مقدمه
پیش‌بینی دربارۀ نابودی کار الآن دیگر نه‌فقط یک موضوع آکادمیک بلکه به گفتمانی عمومی تبدیل شده است. در این گفتمان، زیر تأثیر چندین تحقیق تجربی وزین، موضوع پیشرفت مداوم و شتابندۀ تکنولوژیهای دیجیتالی و روبوتی، و عواقب این پیشرفت در امحای کار برجسته شده است. پیش‌بینی‌شده است که در آینده بسیاری از وظایف کاری – یا شاید بیشترین آن‌ها – تماماً اتوماتیزه خواهند شد. بر این اساس به نظر می‌رسد که تعداد بسیاری از کارگران چیزی جز یک زندگی بدون کار در پیش رو نخواهند داشت.

برای برخی از محققان امکان نابودی کار موجبی برای بیم و نگرانی است؛ ازجمله به علت بیکاری گسترده و نابرابری عمیق. استدلال می‌شود که جامعه باید دست به رفورم‌هایی در حمایت از کارگران، حتی در زمانی که دیگر کار محو شده است، بزند. رفورم‌های پیشنهادی از بازآموزی و تجدید مهارت کارگران تا تأمین درآمد پایه برای همگان را شامل می‌شوند. و البته هستند دیگرانی هم که به چشم‌انداز آینده‌ای بدون کار خوشامد می‌گویند.بعضی صداهای رادیکال، به استقبال اتوماسیون انبوه به‌عنوان نقشۀ راهی به اتوپیای "پساکار" می‌شتابند. آن‌ها خواهان برنامه‌ای برای "اتوماسیون کامل" اند و چشم به آینده‌ای دارند که در آن کار وجود ندارد.

نوشتۀ حاضر ملاحظاتی انتقادی را، پیرامون اتوماسیون و آیندۀ کار، در مباحثۀ حاضر وارد می‌کند. این مباحثه از زمره مباحثاتی است که در آن چشم‌اندازهای بدیل در عرصۀ اقتصاد و اقتصاد سیاسی با هم درگیر شده‌اند و از این بابت که هم توافقات وهم اختلاف نظرات در حال شکل‌گیری را آشکار می‌کند، دارای جذابیت خاصی است. این نوشته خاصه به این نکته می‌پردازد که چگونه ایدۀ نابودی کار توجه محققان را در میان طیف روشنفکران و سیاست ورزان تسخیر کرده است و این‌که چگونه این ایده منشأ دیدگاه‌های گوناگونی دربارۀ آینده‌ای شده که در آن اتوماسیون به خدمت نابودی کار درآمده است. بر بستر همین ایده، دیدگاه‌های رقیبی دربارۀ نقش کار در زندگی انسان و مطلوب بودن جامعه‌ای که در آن کار وجود ندارد، قد علم کرده‌اند. این نوشته برخی از مواضع اصلی در دور اخیر از مباحثه پیرامون اتوماسیون را طرح می‌کند و نارسائی‌های موجود در این مواضع را نشان می‌دهد. اگرچه نوشته درنهایت با دیدگاه اتوپیایی دایر بر کاربرد اتوماسیون برای دستیابی به کار کمتر اما بهتر همدلی دارد، موانع تحقق این دیدگاه را نیز به دست می‌دهد و به‌نوبۀ خود بر لزوم رفورم‌های اساسی در جامعه برای غلبه بر این موانع تأکید می‌کند. نوشته ایدۀ "حل مسائل مربوط به کار فقط و فقط با اتوماسیون" را به نفع ایده‌ای که بر لزوم تغییر در مالکیت تأکید دارد، رد می‌کند. استدلالات و انتقادات این نوشته متوجه درک عمیق‌تر از ابعاد اقتصادی و سیاسی پیشرفت‌های تکنولوژیک‌اند، و نیز درک عمیق‌تر از امکان بهره‌گیری از تکنولوژی برای تأمین منافع عده‌ای بسیار و نه معدود.

این نوشته دارای بخش‌های زیر است: فصل دوم برخی پیش‌زمینه‌های تاریخی را دربارۀ نگاه به اتوماسیون به‌عنوان مکانیسمی برای کاهش کار معرفی می‌کند. تأکید در این فصل برنوشته‌های مارکس و کینز، دو موضع برجستۀ بدیل یکدیگر دربارۀ امکان یک آیندۀ اتوماتیزه شدۀ "بدون کار" است. فصل سوم پیشرفت‌های حاصل در جامعۀ سرمایه‌داری برای کاستن از کار را شرح می‌دهد. این فصل کمک می‌کند تا برخی موانع سرسخت برای کاستن از کار را در جامعۀ سرمایه‌داری بشناسیم. فصل چهارم عرصه‌های توافق و تخالف را در مباحثات جاری دربارۀ اتوماسیون ترسیم می‌کند. در این فصل نشان داده می‌شود که چگونه محققان بسیاری از مواضع روشنفکری و ایدئولوژیکی گوناگون اکنون به این توافق رسیده‌اند که کار به‌واقع با خطری جدی روبروست و این‌که اتوماسیون به آینده‌ای بدون کار تحقق خواهد بخشید؛ اگرچه که آنان دربارۀ عواقب امحای کار برای کارگران و جامعه توافق نظر ندارند. این فصل با انتقاد از این مواضع آغاز می‌شود. زیرا از این نکته که کار، علیرغم و درواقع به علت پیشرفت‌ها و کاربرد گستردۀ تکنولوژیهای جدید، همچنان باقی خواهد ماند، غفلت می‌ورزند. کوشیده‌ام مستدل کنم که تهدید اصلی تکنولوژی متوجه کیفیت کار است و نه کمیت آن. فصل پنجم برخی از پاسخ‌های سیاستگزارانه رایج به اتوماسیون را، چه متعلق به جریان غالب و چه متعلق به مواضع رادیکال، معرفی و نقد کرده است. فصل ششم امکاناتی را به دست می‌دهد که می‌توانند برای مهار تکنولوژی برای نیل به کار کمتر اما بهتر به کار آیند. فصل هفته نتایج را شامل می‌شود.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید