لباس شخصیهای فضای مجازی یا ارتش سایبری

لباس شخصیها همه جا هستند، در تقابل با معترضین خیابانی، در بهم ریختن مراسم غیر دلخواه، در رایسازیها، در تظاهرات و گردهماییهای دستوری، در تعقیب و دستگیری مخالفین، ضرب و شتم آنها، در ترور و اسیدپاشی و . . . . ولی این تنها وظیفه و حوزه کارکردی آنها نیست. آنها نه تنها در عرصههای سیاسی و امنیتی، بلکه در عرصههای اقتصادی، فرهنگی، نظامی و البته حضوری پررنگ و پرنقش در فضای مجازی و رسانهای دارند.
لباس شخصیهای رسانهای و فضای مجازی هر روز بازارشان داغتر و پررونقتر میشود. به عنوان تحلیلگر، مخاطب و منتقد؛ در برنامههای رادیویی و تلویزیونی حضور گستردهای دارند. اگر بتوانند خودشان را بهعنوان تحلیلگر و کارشناس جا بیاندازند، کارشان سکه خواهد شد و هر روز مخاطبان را با افاضاتشان مستفیض خواهند نمود. و عملا مخاطب را از داشتن برنامهای پربار و بدرد بخور محروم خواهند کرد. این «لباس شخصیها» یا به عبارتی دیگر «ارتش سایبری» به عنوان مخاطب با شبکههای تلویزیونی تماس میگیرند و وقت برنامه را با سؤالهای طولانی و بلاانقطاع پر میکنند. بعضا دیده میشود یک نفر نصف برنامه نیم ساعته را با سؤالاتش گرفته و بلافاصله نفرات بعدی که در نوبت خوابیدهاند تلاش میکنند تا بشکلی دیگر کار ناقص همکار قبلیشان را ادامه دهند.
حضور لباس شخصیها در فضای مجازی مشهودتر است. هر گروه و کانال سیاسی مخالفان و نیروهای اپوزیسیون، آماج حملات این اوباشان مجازی است. آنها نه تنها از کنشها و نوشتههای اعضای گروه گزارشات کامل و جامعی برای ارگانهای امنیتی تهیه میکنند، با ارسال روباتهای تخریبگر، عکس و فیلم مستهجن، راهاندازی بحثهای انحرافی و ایجاد تنش در گروهها، جلوگیری از همگرایی و تشدید کینه و دشمنی بین نیروهای اپوزیسیون، تلاش در خنثیسازی همگراییهای این گروههای فضای مجازی و امتداد آن به عرصة اجتماعی را دارند. آنها برای نیل به این هدف عموماً از موضع رادیکال و اولترا چپ به مسائل میپردازند، نخست برای ارائه چهرهای ناشایست از نیروهای رادیکال و سپس بردن بحثها و همایشهای مجازی به سمت اغتشاش، البته آنها برای نیل به این هدف همکاران رسمی و غیر رسمی زیادی در طرف مقابل دارند تا خوراک کارشان باشند. فرضا موضعگیری فرد خاصی در خصوص انتخابات یا در مورد خامنهای که بعضا ارتباط ارگانیکی هم با یکدیگر دارند، میتواند مدتها توسط آنها برای کوبیدن جریان فکری خاصی نشخوار شود. بدین منظور فرد مورد نظر را گنده میکنند و یک موضعگیری فردی و بی انعکاس را چنان بازتاب میدهند که بتوانند از فضای جعلی ساخته شده برای نیل به هدفشان که همانا ممانعت از اجماع و همبستگی مخالفین است، استفاده کنند. وقتی بحثها حول اعتراضات خوزستان و نحوة برخورد نیروهای مخالف با آن بحث است و احیانا به همرایی منجر میشود، آنها میتوانند وارد معرکه شده و با طرح مباحث انحرافی، بطور مثال تفاهمنامه چین و ایران، یا خیانت فلان جریان که ربطی به موضوع بحث ندارد، گفتگوها را از مسیر خود خارج سازند و درگیریهایی را بین همان کسانی که تا لحظاتی قبل روی راهکار مشترک اتفاق نظر داشتند، راه بیاندازند. امری که باورش برای انسان عاقل غیرقابل فهم است. لباس شخصیهای فضای مجازی با طرح سؤالاتی مکرر و بی ربط به موضوع نه تنها بحث را از ریل خود خارج میسازند، بلکه تنش و بیاعتمادی را هم در بین اعضای گروه افزایش میدهند. یأس و سرخوردگی اعضاء و بعضا کنار کشیدن آنها از گروه پیآمد رفتار لباس شخصیهای فضای مجازی است. متأسفانه به لحاظ فرهنگ حاکم بر نیروهای سیاسی ایران و فعالین اجتماعی، اکثر آنها در این تله گرفتار میآیند و عملا بخشی از اردوی آن نیروهای تخریبگر میشوند. بیهوده نیست که 17 سال قبل آقای یونسی وزیر اطلاعات خاتمی گفت: «ما در این 26 سال در متفرق نگهداشتن نیروهای اپوزیسیون موفق عمل کردهایم.»
جای بسی تأسف است که نیروهای سیاسی با سابقه نیز در این دام میافتند. نه تنها در این دام میافتند حتا در بیشتر مواقع خود بخشی از لباس شخصیهای فضای مجازی خامنهای میشوند، هرچند بی جیره و مواجب. البته منکر آن نیستیم که هستند کسانی در بین نیروهای اپوزیسیون که جیره و مواجب هم میگیرند. ولی بحث ما با به تله افتادهها است. بعضا دیده میشود که آنها در این کار چنان سینه چاک میکنند، که شما باور نمیکنید این آدم 40-50 سال سابقه فعالیت سیاسی دارد و بیش از سی سال است که مقیم اروپا و آمریکاست!
اگر همچنان «در بر این پاشنه بچرخد»، علیرغم بروز بحرانهای بزرگ و همهجانبه و نیز وقوع خیزشها و اعتراضات مردمی فراگیر، نباید انتظار تحولی دمکراتیک و مردمی را در این کشور داشت. کنار گذاشتن جمهوری اسلامی با افتادن در دامی که حکومت در تمامی عرصههای اجتماعی گسترده، و این تلهها خود بهقدری نخنما و آشکاراند که ندیدن آن نبوغ منفی فوقالعادهای را میطلبد، غیر ممکن است. با کمک به ادامه این شرایط جمهوری اسلامی همچنان خواهد بود و فشار آن برگرده مردم هر روز بیشتر نیز خواهد شد.