به بامداد نظرکن!

به بامداد نظرکن!
گرامی باد یا احمد شاملو، الف بامداد، شاعر برجسته ی ایران!
تو در رهت به رهایی،
به راه سخت شب، ای دل،
برای اینکه بمانی،
به راه روز و رسی هم،
به صبح روشن فردا،
به بامداد نظرکن!
به راه خویش شبانگه،
به شوق دیدن فردا،
به بامداد تو بنگر،
به یاد او به ره شب،
به رزمگاه شب و روز،
بجنگ و سینه سپرکن!
فرامُشیت نشاید،
شب گذشته ی مارا،
که با امید رهایی،
زجُورِ شام پرستان،
به راه خویش بماندیم؛
به راه مان تو دگر ره،
شتاب گیر و خطرکن!
به سوی چشمه ی خورشید،
شبان تیره روانیم؛
سحرگهان رسد آخر،
اگر ز راه نمانیم.
کنون به راه سحرگه،
صبور مان و سفرکن!
علی رضا جباری (آذرنگ)