آتشسوزی در جنگلهای خائیز؛ مشت نمونهی خروار

رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی، به نقل از مدیر کل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد، خبر «دستگیری عاملان آتشسوزی در جنگل خائیز» را مخابره کردهاند. دستگاه تبلیغاتی حکومت، در قالب خبرگزاریهای حکومتی و بخشهای خبری صدا و سیما، در روزهای آغازین این آتشسوزی، اعلام کرد که دلیل اصلی این آتشسوزی، دعوا میان اهالی دو روستا بوده است! اما در گزارش سید اسدالله هاشمی، مدیر کل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد، اشاره شده است که « دو دامدار ساکن در حاشیه کوه خائیز به دلیل اختلاف ملکی اقدام به آتش زدن اراضی مورد اختلاف میکنند که به دلیل بی احتیاطی و شدت وزش باد، آتش به مراتع و جنگلهای خائیز سرایت کرده، چندین روز در آتش سوختند.» حال ما باید باور کنیم که سوختن چهل هکتار جنگل، تقصیر دو دامدار بوده است که البته حالا هم به قید وثیقه آزاد هستند.
اساساً در سوختن جنگلهای خائیز، انتقاد نه به منشا آغاز آتشسوزی، که به ضعف تدبیر دولت در مهار آتش بود. وگرنه هر جای کشور ممکن است دو نفر دیوانه به جان هم بیفتند و درختی را هم بسوزانند. چطور این آتش مهار نمیشود و جان بخشی از جنگلهای کشور را در این وضعیت بحرانی محیط زیست میگیرد؟ باید توجه کرد که جنگل، تنها «معدن چوب» نیست که با ضرب و تقسیم سادهی مقدار چوب سوخته، بتوان عوارض این جنگلسوزی گسترده را تخمین زد. منابع طبیعی، منابع ملی هستند و آن بخش از اهمیت جنگل که قابل قیمتگذاری نیست -همچون زیبایی مناظر، فضای باز و حفاظت از تنوع زیستی- دارایی ملی محسوب میشوند که جبران ضرر وارده در اثر نابودی جنگل را ناممکن میسازد. علاوه بر این جنگل در جلوگیری از سیلاب و طوفانهای گاه و بیگاه شن، که در سالهای اخیر هر دو را به شدت در کشور شاهد هستیم، موثر است.
اما فاجعهی رخداده در جنگل خائیز، یک اتفاق تکین نیست. برای اثبات این ادعا، به آماری از ده سال پیش رجوع میکنیم. امیر عبدوس، مدیرکل زیستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست ایران در سال 1389 و در گفتگو با خبرگزاری فارس گفته بود: «براساس آخرین آمار موجود، مساحت کل جنگلهای شمال کشور طی سه دهه اخیر پانصد و نود هزار هکتار(بیش از ۲۲٪) کاهش یافته است.» باید توجه کرد که تخریب جنگلهای شمال، بسا کمتر از جنگلهای سایر نقاط کشور است. به این دلیل ساده که جنگلهای شمال بیش از هر جای دیگری توسط افکار عمومی دیده میشوند. خبرهای آتشسوزی در جنگلها در سالهای اخیر نیز عموماً مربوط به غرب و جنوب غربی کشور بوده است. امیر عبدوس در این مصاحبه آمار دیگری هم رو میکند. او میگوید « بخشی از عوامل تخریبکنندهی جنگلها، عوامل طبیعی چون سیل، خشکسالی، آتش سوزی، عوامل اقلیمی و عوامل انسانی و دام هستند و عوامل طبیعی باعث ۲۵٪ تخریب جنگلها می شود.» این یعنی 75% از تخریب جنگلها در ایران، با دخالت مستقیم عوامل انسانی اتفاق میافتد. اما او آگاهانه، عوامل انسانی مخرب جنگل را توضیح نمیدهد.
جنگلتراشی و تبدیل اراضی به شهرکها، جادهها و زمینهای کشاورزی یکی از علل عمدهی نابودی جنگلهاست. این روند که عموماً با سازوکارهای رانتی و مافیایی انجام میشود، جنگلِ به زعم سرمایهداران بیقیمت را به زمین قابل فروش و پول نقد تبدیل میکند. ساختن شهرکهای ویلایی با ساختمانهایی گرانقیمت در میان جنگلهای بخشهای مختلف کشور، امری است که با گشتی کوتاه در طبیعت ایران، به عینه قابل مشاهده است.
علیمحمد شاعری، نماینده مردم نکا، بهشهر و گلوگاه در دور پیشین مجلس، در مصاحبه با خبرگزاری خانهی ملت در سال 1397 گفته است « مساحت جنگلهای کشور از 18 میلیون هکتار به حدود 14 میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است و متاسفانه طی 5 دههی گذشته حدود 4 میلیون هکتار از مساحت جنگلها را از دست دادیم.» روندی که به نظر متخصصان محیط زیست اگر ادامه داشته باشد، در بیست سال آینده، در ایران جنگل نخواهیم داشت.
دود بهرهمندی اقتصادی نزدیکان به سران حکومت از جنگل، این سرمایهی عظیم ملی، به چشم عموم مردم ایران میرود. مردمی که اگر در بهرهمندی از جنگلها سهیم نیستند، اما در آسیب دیدن از تبعات آن سهم دارند و در سیلابها و طوفانهای شن متضرر میشوند.
مقاومت در مقابل سیاستهای ضد محیط زیستی جمهوری اسلامی، نیازمند احساس مسئولیت و اتحاد عمومی است. اما شوربختانه وضعیت اقتصادی موجود، چنان سهمگین و بحرانی است، که عموم مردم و بهویژه طبقات متوسط و فرودست را درگیر لقمهای نان کرده است و امکان اعتراض گسترده به وضعیت محیط زیست را از مردم گرفته است. باید اذعان کرد که محیط زیست، نه تنها مسالهی شمارهی یک مردم نیست، که حتی در اولویتهای مطالباتی مردم نیز جایی ندارد.
اما خطر نابودی محیط زیست، میتواند در طولانی مدت حتی امکان زیستن در ایران را از مردم سلب کند. روشنگری در مورد این وضعیت، و سیاستهای ضد محیط زیستی دولتها، یک وظیفهی سیاسی و تاریخی بر دوش طبقهی کارگر، طبقهای که بیشترین آسیب را از نابودی محیط زیست میبیند، است.