تهاجم ناگهانی و مرگبار کرونا و شیوع سریع آن در پهنه گیتی، برای طبقات و اقشار کم درآمد و تهیدست، افزون بر رهاورد مرگ، پیامدهای فاجعه بار و فلاکت باری را درعرصه اقتصادی و معیشتی خواهد داشت؛ اقشار تهیدست جامعه که امکان دسترسی برابر به لوازم ایمنی بهداشتی و بیمارستان و دارو را ندارند، دربرابر این ویروس آسیب پذیر تر هستند، و بیشتر در معرص خطرمرگ قرار دارند.

درکشور ما که بخش زیادی از زحمتکشان از راه دستفروشی، کارگری ساختمان و یا کارهای موقتی امرار معاش میکنند، و اغلب در آمد یکروزه شان در همان روز هزینه میشود، اکنون به علت بیکاری و نداشتن پس انداز، با فقر بیشتری مواجه خواهند شد؛ و اگر مدت قرنطینه به درازا بکشد، این بخش ازجامعه از خط فقر و زیر خط فقر به سراشیبی فلاکت و درماندگی، سقوط خواهند کرد.

رژیم جمهوری اسلامی نیز تاکنون هیچگونه طرح وبرنامه ای اساسی برای یاری رسانی در نظر نگرفته است، هرچند که تجربه سالیان اخیر نشانگر این واقعیت است که رژیم در مصائبی مانند زلزله و سیل و دیگر بلایا در رساندن کمک های ضروری و کافی به آسیب دیدگان از کارنامه بسیار بدی برخوردار است، و این مردم نوعدوست و فداکار بودند که با احساس مسئولیت درتمام ایران به یاری هموطنان شتافتند، اما شرایط کنونی و قرنطینه امکان کمک رسانی مردمی به آسیب دیدگان را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد.

رقم نگران کننده وجود جمعیت ۲۰ ملیونی حاشیه نشین درکشورمان که دراین روزهای بحرانی درآمدهای ناچیز خودرا از دست داده اند، ابعاد فاجعه پیش روی جامعه را هرچه آشکارتر می نماید. پیامد وعده های درو غین مدعیان عدالت گستری که شعار ارجحیت کوخ نشینان را بر کاخ نشینان سرمیدادند را باید در دو شهر مقدس مشهد و قم جست؛ دوشهر ام القرای مشهد و قم به نسبت جمعیت بیشترین آمار حاشیه نشینی را دارند. آمار حاشیه نشینی در ایران با در آمد سرشار نفت و گاز در مقایسه با دیگر کشور ها بیشتر است؛ چنانکه کشورترکیه با٨۰ میلیون جمعیت، ۲میلیون حاشیه نشین دارد، و کشور فقیر و توسعه نیافته زیمبابوه با ۳۰ میلیون جمعیت، ۳ میلیون حاشیه نشین دارد.

اکنون ۲۰ملیون حاشیه نشین در کپرهای استانهای خوزستان، هرمزگان، بوشهر و بلوچستان و زاغه ها و حلبی آبادهای دیگر در سراسر ایران، به علت بیکاری و تهیدستی، با فقر و گرسنگی دست به گریبانند و هیچ امید و چشم اندازی برای تأمین هزینه های زندگی خود از سوی دولت ندارند و کمکهای کمیته امداد و یارانه ها نیزمبلغ اندکی هستند که فقط میتواند بخش ناچیزی از هزینه های زندگی فقیرانه آنان را تأمین کنند. از سوی دیگر به علت شرایط خاص قرنطینه، همانگونه که پیشتر ذکر شد، مردم هم نمیتوانند مانند گذشته به یاری هموطنان حاشیه نشین خود بشتابند؛ از اینرو برای جمعیت انبوه حاشیه نشین و همچنین کارتن خوابها و کودکان خیابانی، آینده ای بس دشوار در پیش است که افزون بر فقر و استیصال بیشتر، پیامدهای اجتماعی ناگوار و نابهجاری را در پی خواهد داشت.


Source URL: https://www.bepish.org/node/3359