نگاهی به وضعیت بیکاری، در میانه صداهای ساز و برگ جنگی

مشدی عباد، فیلمی کمدی از دورهی شوروی است که در خاطرهی آذربایجانیها هنوز جایگاه ویژهای دارد. داستان فیلم در مورد یک حاجی بازاری است که به سبب موقعیت اجتماعی و اقتصادی ویژهاش میخواهد با دختری که بسیار از خودش جوانتر است ازدواج کند. داستان حول مشدی عباد، گلنار جوان و معشوق او سرور در گردش است. اما مشدی عباد کارگری دارد که تمام دارایی و وضعیت اقتصادیاش را مدیون اوست. سر و کلهی کارگر نحیف و سرگردان، هرازگاهی در فیلم پیدا میشود و در تمام این آمدن و رفتنها، تنها یک سوال دارد «به منیم بیر عاباسیم هارا گئتدی؟» پس یک عباسی من کجا رفت؟ و ظاهراً تنها چیزی که به آن اهمیت داده نمیشود، یک عباسی آن بینوا است!
این تمثیلی قریب به واقعیت، از وضعیت جاری در ایران است. با بروز و تشدید بحرانهای سیاسی و ایجاد تنشهای نظامی، اولین چیزی که فراموش میشود وضعیت معیشتی کارگران است. طبقهی کارگر، که مولد اصلی اضافه ارزش و منابع مالی کشورهاست، با بروز اولین جرقههای تنش سیاسی قربانی میشود و با وضعیت معیشتی به مراتب دشوارتر از قبل دست و پنجه نرم میکند. آمار تعداد سرباز و ساز و برگ جنگی، بر آمار بیکاری و خط فقر ترجیح مییابد. به ویژهی در شرایط سیاسی و اجتماعی خاص ایران که حق هرگونه تشکلیابی از کارگران سلب شده است و کارگران برای تاثیر بر روندهای سیاسی، از اولیهترین حقوق خود بیبهره هستند، قربانی شدن آنها در وضعیت تنش سیاسی، بیشتر است و هرگونه مقاومت در مقابل وضعیت، به شدت سرکوب میشود.
در هفتههای اخیر دو آمار قابل توجه در زمینهی بیکاری منتشر شده است، که برای وضعیت جاری کارگران ایران بسیار قابل توجهتر و با اهمیتتر از کشته شدن قاسم سلیمانی، و موشکپرانی متقابل از سوی جمهوری اسلامی است. مرکز آمار ایران، که آمارهای تقلیل یافته و تخفیف داده شده، مهمترین شناسههای آن هستند، نرخ بیکاری پاییز امسال را ۱۰.۶ درصد اعلام کرده است. باید توجه داشت که معیار حداقل «کار» برای این مرکز، دو ساعت کار در هفته است. علاوه بر این افراد در حال تحصیل نیز در این آمار شاغل محسوب میشوند. با وجود تمام این ترفندها، مرکز آمار ایران نتوانسته است پنهان کند که آمار بیکاری در میان جوانان بسیار بیشتر از آمار میانگین است. نرخ بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٤ ساله در این آمار ۲۵.۸ درصد است که یعنی جوانان بیش از دو برابر میزان متوسط بیکار هستند. و توجه کنید که داریم در مورد جوانان ١٥ تا ٢٤ سالهای صحبت میکنیم که در حال تحصیل هم نیستند، ولی حتی هفتهای دو ساعت امکان اشتغال ندارند. بررسی نرخ بیکاری جوانان ١٨ تا ٣٥ ساله نیز نشان میدهد که درپاییز ١٣٩٨، ۱۷.۹ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند.
با وجود بیکاری گسترده، به ویژه در میان جوانان، یک بیکارسازی و اخراج گسترده نیز در اقتصاد ایران وجود دارد. سرمایه، همواره به سمتی از اقتصاد روانه میشود که «سود» و آوردهی بیشتری داشته باشد. صنعت نیمهجان ایران، سالهاست هیچ جذابیتی برای بلوک سرمایه در ایران نداشته است. با رشد تنش سیاسی، این عدم جذابیت رشد پیدا کرده است و سرمایه به سوی تجارت و به ویژه واردات گسیل شده است. امکان بهرهمندی از سود دلارهای 4200 تومانی برای بخشی از تاجران که به رانت حکومتی متصل هستند و البته سود تجارت قاچاق از مبادی رسمی برای تاجران بیبهره از دلار ارزان، سبب شده است تمرکز سرمایه در این بخش افزایش و در نتیجه در بخشهای مسکن، صنعت، معدن و کشاورزی کاهش پیدا کند. در اقتصاد امروز ایران با بیشمار دلال فاسد طرف هستیم که هست و نیست طبقهی کارگر را به غارت میبرند. ابتدا با تعطیلی واحدهای صنعتی و کشاورزی پول خود را به سمت تجارت گسیل میکنند و سپس کالاهای وارد شده را با سودهای نجومی به همان طبقهی کارگر میفروشند.
بحران کار در ایران، موجب اختلال در پرداخت بیمههای بیکاری از طرف سازمان تامین اجتماعی شده است. این سازمان وظیفه دارد برای مدتی به کارگران بیکار شده، بیمه پرداخت کند. البته بیمهی بیکاری در ایران هیچ شباهتی به مدلهای غربی این بیمه ندارد. مدلهای غربی البته از آنجایی که اتحادیەها و احزاب کارگری در کنار احزاب سرمایەداری در آنها وجود دارند و فعال هستند با طی بروکراسی، خود را موظف به تامین شغل برای شهروندان میدانند و از هنگامی که کسی برای کار کردن اعلام آمادگی کند، شروع به پرداخت مبلغی به عنوان بیمهی بیکاری میکنند تا شغل مناسب فرد و تواناییهایش پیدا شود.
اما در ایران وضعیت اساساً به این شکل نیست. اگر کسی مدتی کار کرده باشد و به صورت رسمی از کار اخراج شود به شکل جدول زیر میتواند از بیمهی بیکاری استفاده کند. میزان مقرری روزانه بیمه شده بیکار معادل ۵۵ درصد متوسط مزد یا حقوق یا کارمزد روزانه بیمه شده است. مجموع دریافتی مقرری بگیر نباید از حداقل دستمزد کمتر و از ۸۰ درصد متوسط مزد یا حقوق وی بیشتر باشد.
در اثنای دریافت این حق بیمه هم، کارگر باید اولاً در دورههای اجباری فنی و حرفهای شرکت کند، دوماً هر ماه در سازمان تامین اجتماعی تعهد بدهد که در جایی کار نمیکند (حتی اگر این کار دستفروشی یا مسافرکشی باشد) و سوماً بازرسان بیمهی بیکاری گاه و بیگاه به پرس و جو در مورد وضعیت اشتغال یا عدم اشتغال او در منطقهی محل سکونتش میپردازند.
اما سازمان تامین اجتماعی این روش را به اندازهی کافی ظالمانه نیافته است و در صدد است با قانون جدیدی، کارگران مستمری بگیر بیمهی بیکاری را تحت فشار بیشتری قرار دهد. حاتم شاکرمی، معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تاکید بر بازنگری قانون بیمه بیکاری گفته است: امروز این قانون باید در مسیر و همسو با اصلاح ساختار اقتصادی کشور باشد. در این راستا معاونت روابط کار باید با حذف محدودیتهای ایجاد شده در دامنه شمول قانون بیمه بیکاری و تشکیل کمیتههای تخصصی و جمعآوری پیشنهادات در قالب یک پیشنویس جامع بیمه بیکاری را تهیه و جهت تصویب به دولت و مجلس ارائه دهد.
منظور او اصلاح ساختار اقتصادی کشور، خصوصیسازی لجام گسیختهای است که موجب دشواری بیش از پیش زندگی کارگران و بیکارسازی گستردهی آنان شده است.
وزارت کار هنوز از جزییات این «اصلاح در قانون» چیزی نگفته است. اما ۱۶ آذر امسال کریم یاوری (مدیرکل وقت حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) گفته بود: در حالی که بیم این میرود که ریزش نیروی کار مشکلاتی در زمینه پرداخت بیمه بیکاری به وجود آورد، در این زمینه مسائل دیگری هم مطرح است. دریافت مستمری بیمه بیکاری به افرادی که مستحق آن نیستند، یعنی سر کار میروند، اما رفتن سر کار را گزارش نمیدهند یکی از مشکلات مهم در این زمینه است.
کریم یاوری لپ مطلب اصلاح قانون بیمهی بیکاری را بسیار شفاف مطرح کرده است: محدود کردن بیش از پیش پرداخت حقوق بیکاری، هدف مشترک سازمان تامین اجتماعی و وزارت کار است. حتی اگر آن را در زرورق قانون و اصلاح بپیچند!
این روزها تنش میان ایران و آمریکا جدی است. جدیتی که حتی ممکن است منجر به جنگ شود. اما کارگران ایرانی مدتها قبل از آغاز جنگ، قربانی آن بودهاند. با فشار معیشتی، اخراج، بیکاری و حقوقهای بسیار پایینتر از خط مطلق فقر. در صورت بروز جنگ هم این طبقهی کارگر خواهد بود زندگی و خانه و کاشانهی خود را از دست خواهد داد. آنان که در بروز بحران، تنش و جنگ نقشی نداشتهاند، قربانیان اصلی وضعیت شدهاند...