چرا هنوز اینهمه شغل وجود دارد؟ (بخش یازدهم)

کندی سالهای اخیر در رشد مشاغل پر مهارت
این فرضیه که اتوماسیون و تکنولوژی اطلاعات به قطبیت شغلی و به درجاتی همچنین به قطبیت در دستمزدها در نیروی کار منجر شده است، میتواند بعضی از جنبههای کلیدی منعکس در دادهها را توضیح دهد. اما واقعیت دائماً نشان داده است پیچیدهتر از آن است که بتوان آن را فقط با یک فرضیه توضیح داد.
یکی از دشواریهای گزارۀ من در مورد رابطۀ بین تغییرات تکنولوژیک و تغییرات شغلی، کند شدن هنوز توضیح نشدۀ رشد استخدام در مشاغل پر مهارت و انتزاعی از پس از سال 2000 است. شکل زیر از همان قالب شکل قبلی تبعیت میکند، الا اینکه محور عمودی بهعوض درصد تغییرات در دستمزدها درصد تغییرات در سهم استخدام مشاغل را به ترتیب سطح مهارت لازم برای انجام آنها در سال 1979 نشان میدهد. ازآنجاکه مجموع سهمها در هر دورۀ زمانی باید برای یک باشد، تغییرات در این سهمها در طول دههها باید برابر صفر باشد، و بنابراین، ارتفاع هر صدک مهارتی متناسب با رشد استخدام در مشاغل مربوطه بهکل مشاغل است.
این شکل از سه زاویه از قطعیت گزارۀ قطبیت شغلی، که در سطور بالا تشریح شد، میکاهد. نخست اینکه سرعت استخدام در مشاغل کم مهارت دستی در دورۀ مورد تحلیل افزایش داشته است. این نتیجه بهروشنی از قسمت سمت چپ شکل حاصل میشود.
دوم اینکه مشاغلی که از سهم استخدامیشان کاسته شده، بهگونهای متزاید به بخش پر مهارت توزیع مشاغل تعلق دارند. مثلاً پر مهارتترین شغلی که در سالهای 1980 سهم استخدامیاش تنزل یافت، حدوداً در صدک چهل و پنجم توزیع مهارتی قرار داشته است. در حالی در دو دهۀ آخری دوره، این مرتبه بالاتر هم رفت و به صدک هفتادوپنجم توزیع مهارتی رسید؛ انگار که جای مشاغل مستلزم مهارت متوسط دارد به سمت بالا جابجا میشود.
سوم اینکه رشد مشاغل پر مهارت و پر دستمزد، یعنی مشاغلی که انتزاعیشان نامیدیم، آشکارا در دورۀ پس از سال 2000 کند شده است. به قراری که دو دهک بالاترین مشاغل در توزیع مهارتی در فاصلۀ 1999 تا 2007 بدون رشد ماندهاند و در فاصلۀ 2007 تا 2012 رشد بسیار اندکی داشتهاند. قدری وضع را ساده کنیم: رشد استخدام مشاغل برحسب سطح مهارتیشان، در ابتدای دورۀ موردمطالعه تقریباً به شکل U بوده است: مشخصاً سهم استخدامی مشاغل کم مهارت و پر مهارت رشد داشتهاند. از سالهای 2000 به بعد الگوی سهم استخدامی مشاغل برحسب سطح مهارتیشان به یک سطح شیبدار شباهت دارد. در اینجا به این اشاره اکتفا میکنم که توضیح محتمل این پدیده این است که مجموعه مشاغل پر مهارت انتزاعی، به سرعتی که عرضۀ بالقوۀ کارگران با تحصیلات عالی قادر است، رشد نمیکند.
سؤال این است: چه چیز میتواند کند شدن رشد استخدام مشاغل مستلزم مهارتهای بالا را توضیح دهد؟ یک پاسخ این است که اوتوماسیون، تکنولوژی اطلاعاتی، و پیشرفتهای تکنولوژیکی بهطورکلی سیر صعودی در جایگزینی مشاغل و پر کردن جای وظایف مختلف را طی میکنند و بنابراین در دورۀ موردبحث ما شاهد نشستن اتوماسیون و فن بهجای انسانهایی هستیم که به مشاغل حرفهای، فنی و مدیریتی اشتغال داشتهاند. اگرچه نباید چنین احتمال و روندی را ازنظر دور داشت، اما این پاسخ با الگوهای مربوط به سرمایهگذاری در کامپیوتر و نرمافزار همخوانی ندارد.