در گرامیداشت یاد بهرام بیضائی، نمایشنامهنویس، کارگردان سینما، نویسنده، فرهنگپژوه، روشنفکر و اندیشمند نامآور کشورمان!
بهرام بیضائی نمایشنامهنویس، کارگردان و سینماگر برجسته و نامآور کشورمان پنجم دیماه،۱۴۰۴(۲۶ دسامبر ۲۰۲۵) در ۸۷سالگی درگذشت.
بهرام بیضائی متولد پنجم دی ماه ۱۳۱۷ بود. او در خانوادهی اهل شعر و ادب و ادارهکننده نمایشهای سنتی پرورش یافت و از جوانی به نمایش و نمایشنامهنویسی علاقمند بود و با الهام از سنتهای نمایشی ایران، بهویژه تعزیه و روایتهای عامیانه، مسیر ویژهای را در تئاتر و سینما پیمود. از دههی چهل به اداره هنرهای دراماتیک پیوست، همچنین به تدریس در دانشکدههای هنرهای زیبا فراخوانده شد وجزو استادانی بود که توسط جمهوری اسلامی بعد از بیش از یک دهه تدریس، در سال ۱۳۶۰ به عنوان بهائی و غیر مسلمان و با دیدگاههای ناسازگار با «انقلاب فرهنگی» جمهوری اسلامی از دانشگاه اخراج شد.
بهرام بیضائی از جمله کارگردانان و فیلمسازان برجستهای بود که با وجود سلطهی سانسور، محدودیتهای متعدد، نقش و تاثیر کمنظیری درعرصههای هنری کشورمان داشت. او از صریحترین و شجاعترین منتقدان محدودیتهایی بود که حکومت جمهوری اسلامی طی چهار دههی گذشته برجامعهی هنری و فرهنگی ایران تحمیل کرده است. از نمایشنامههای برجستهتر او «پهلوان اکبر میمیرد»، «چهارراه»، «اژدهاک»، «هشتمین سفر سندباد»، «خاطرات هنرپیشه نقش دوم»، «طومار شیخ شرزین»، «روز واقعه»، «شب هزارویکم»، «افرا، یا روز میگذرد» و «مرگ یزدگرد» میتوان نام برد.
بهرام بیضائی همچنین از جمله فیلمسازانی بود که در دگرگونی سینمای ایران نقش برجستهای داشتند. او هر چند همواره با سانسور و توقیف فیلمهایش مواجه بود اما در عین حال، در برابر سانسور سرخمنکرد، ایستاد و توانست با خلاقیت خود آثار ماندگاری همچون «عمو سبیلو»، «کلاغ»، «غربیه و مه»، «رگبار»، «چریکه تارا»، «باشو غریبه کوچک»، «شاید وقتی دیگر»، «مسافران»، «سگکشی»، «وقتی همه خوابیم»، « «مرگ یزدگرد» و .. خلق کند. سینمای او، سینمائی اندیشمند و رویکرد او ،پیشرو و مترقی، در جهت ارتقاء سطح فرهنگ جامعه بود.
بهرام بیضایی در تمامی ادوار فعالیت هنریاش علیه اختناق، سانسور و خودسانسوری مبارزه کرد و کوشش نمود تا آزادی بیان آزادی سخن، انتشار و رسانه در کشور حاکم شود. جزو بنیانگذاران «کانون نویسندگان ایران» بود. بیشتر نمایشنامهها و فیلمنامههای وی با مخالفت نهادهای حاکمیتی و روندهای حاکم بر سینمای تجاری به نمایش در نیامدند و برخی حتی مجوز انتشار در قالب کتاب را هم پیدا نکردند.
بهرام بیضائی بعد از طاق شدن تحملش از محدودیتها و گسترش سانسور در نیمه دوم دهه هشتاد خورشیدی از کشور خارج شد و پانزده سال گذشته در آمریکا و در بخش ایرانشناسی دانشگاه استانفورد فعالیت میکرد و به تدریس در این دانشگاه، نوشتن آثار جدید و به صحنهبردن نمایشنامههای خود مشغول بود.
بهرام بیضائی نگاه ویژهای به تاریخ و فرهنگ ایران داشت. نوشتهها و فیلمهای او ریشه در اسطوره و تاریخ این سرزمین و رنجهای مردمان آن با تاکید بر خردگرایی و حماسه دارند؛ زبان فاخر او، با صلابتی کمنظیر رنجها و امیدهای این سرزمین را بازتاب میدهند.
این سخن او بازتابدهنده نگاه انتقادی وی به تاریخ ایران است که به زعم او هیچگاه درسهای آن آموخته نشد و همچنان چرخه استبداد و آزادی در آن ادامه دارد:
«بدان که دنیا به دست اوباش است
و نیکان به گناه لیاقت میمیرند.»
صحنههائی که او در نوشتهها و فیلمهایش آفریدهاست، برای همیشه در ذهن و زبان دوستداران این مرز و بوم ماندگار خواهند بود، همچون یاد خود او.
با درگذشت بهرام بیضائی کشور ما یکی از چهرههای توانمند و نامدار خود را از دست داد. «همگامی برای سکولار دموکراسی در ایران» فقدان بهرام بیضائی را به جامعهی هنری کشورمان و خانواده و دوستان ایشان تسلیت میگوید و یاد ماندگار او را گرامی میدارد.
«همگامی برای سکولار دموکراسی در ایران»
۷ دی ۱۴۰۴ - ۲۸ دسامبر ۲۰۲۵