تشدید سرکوب و اختناق کە بعد از تجاوز اسرائیل و امریکا،  بە ایران شروع شدە بود روز بە روز دامنە دارتر شدە است. این سرکوبها در هفتە گذشتە با یورشها و دستگیری های پیاپی تعدادی از فعالین سیاسی و مدنی کە همە ی آنها با تجاوز اسرائیل و امریکا و تحریم های اقتصادی تازە مخالفت کردە بودند وارد مرحلە معنی داری شدە است و بە نظر می رسد نیروهای اقتدار گرا در تدارک استقرار یک نظم تازە کە بی شباهت بە حکومت نظامی خشن پینوشیەای نیست هستند. البتە تشدید اختناق و سرکوب ماەها قبل از تجاوز اسرائیل و امریکا بە ایران شروع شدە بود، ولی بعد از آن دامنە اش گستردە تر و حشیانە تر شد. این حالت در حالی شکل گرفت کە مردم در جنگ ١٢ روزە پیام های فریبکارانە اسرائیل و امریکا و عامل و همدست شان رضا پهلوی را برای حمایت از تجاوز شان بی پاسخ گذاشتند. علی خامنەای و سایر کارگزاران رژیم فقاهتی نیز عدم همراهی مردم را ستودند و با اینکە می دانستند، دلیل واکنش مردم حمایت از رژیم نیست سعی کردند بە حساب حمایت از  خود بگذارند. 

عدەای از مقامات سابق مانند روحانی نیز همین را تبلیغ کردند و سعی داشتند با استناد بە این تفسیر وارونە راە بازگشت دارودستە خود بە قدرت را فراهم کنند و آن را بە حساب ناسپاسی جریان غالب از مردم تعبیر کردند. 

اما رویدادهای بعد از جنگ و رفتار رژیم با مردم نشان داد کە رژیم می داند کە انگیزە و هدف مردم بە هیچ روی حمایت از رژیم نبودە بلکە مخالفت با اشغال ایران  و استـعمار خارجی و افتادن از دام رژیم اسلامی بە دام استـعمارگران خارجی بودە است. 

اگر رژیم براستی آن طور کە ادعا می کند امتناع مردم را بە حساب حمایت از خود می دانست، در آن صورت دیگر چە نیازی بە تشدید سرکوب و تعمیم دامنە آن بە میان کسانی داشت کە حملە اسرائیل و امریکا را محکوم کردە بودند؟

خیر چنین نیست، تشدید سرکوب کە همە ی مخالفان و منتقدان رژیم را در بر گرفتە و بە نظر می رسد رژیم آن را یگانە راە بقای خود می بیند ادامە پیدا خواهد کرد. رژیم تلاش خواهند کرد آنرا بە حساب حمایت مردم  از خود و ناکامی اسرائیل جلوە دهند. این تاکتیک مکارانە شاید تا زمانی کە سایە جنگ از سر مردم بر طرف نشدە باشد، تا حدوی عمل کند، اما بواسطە تناقضات متعددی کە بین آن با آنچە مردم در عمل مشاهدە می کنند می تواند ضد خودش عمل کند. 

جنگ ١٢ روزە البتە برای رژیم کلا خالی از دستاورد هم نبود. در اثر این جنگ ضرباتی بر پیکر جنبش های مردمی در کوتاە مدت وارد شد، بخشی از بدنە رژیم کە ریزش کردە بود بسوی رژیم برگشت، موقعیت خامنەای و رژیم بخاطر جنایات اسرائیل و اشغال سرزمینهای تازە در لبنان و سوریە در میان مردم عرب تقویت شد و موقعیت جناح غربگرایان در حکومت تضعیف و مخالفان مصالحە با امریکا تقویت  شد. این عوامل نیز بە نوبە خود وسوسە یکدست سازی حکوم را تقویت کردە است. 

من هیچ نهاد واقعی مدنی، صنفی، حقوق بشری و سیاسی را ندیدم کە از حملە بە ایران حمایت کند.خیلی ها حتی آن را محکوم کردند. اما از اظهارات سرداران سپاە می شنویم کە آنها همە ی این نهادها و اعتراضات مطالباتی تا جنبش زن، زندگی، آزادی را بدون ارائە مستندات بە پروژە های براندازنە کشورهای خارجی متهم می کنند و سرکوب آنها را در دستور کار قرار دادەاند. مقصود واقعی از این اتهامات جعلی بە نهادهای مدنی و تشدید روز افزون سرکوب و اختناق فراهم کردن نوعی حکومت نظامی وحشی تر از حالت فعلی است کە دامنە آن حتی بخش هایی از جریانات درونی نظام امثال دارو دستە اصلاح طلبان و روحانی و رفسنجانی را در بر می گیرد و از هم اکنون کلید خوردە است. پروژە مشترک دولت وفاق خامنەای و اصلاح طلبان کە در دورە رئیسی نافرجام ماند، اینک دوبارە تلاش می شود با استفادە از فضای جنگی در شکلی خشنتر احیا شود.  بهمین جهت است کە بە رغم کاهش خطر جنگ سرداران سپاە دوبارە بە رجز خوانی های جنگی روی آوردەاند و تلاش می کنند این فضا را برای پیشبرد اهداف خود برپا نگە دارند. با این احوال این رویکرد نیز کج راهە دیگری است مانند کجراهە های پیشین کە  اگر چەخسارات  تازەای را بر مردم و کشور وارد می کند، مانع از  سرنگونی  و فروپاشی رژیم خامنەای  بە دستهای توانای مردم ایران خواهد شد.