تغییری کوچک برای تداوم خوش بینی
می توان گفت که دهۀ اخیر دهه ای سرشار از فجایع و روندهای یأس آور و تنها حاوی جویبارهای خردی از رویدادهای عموماً پراکندۀ امیدبخش بوده است. گسترش راست افراطی و اقتدار گرائی، نسل کشی و جنگ و اشاعۀ گفتمانهای جنگ طلبانه، بازگشت به قانون تنازع در مناسبات بین المللی، کشتار میلیونی همه گیری جهانی، ... و مشابه این فجایع به منطق روز جهان امروز تبدیل شده اند. این روندها، چه در دموکراسیهای پیشرفته یا نوپا و چه در جوامع زیر سرکوب به قطبیت و فرسایش اعتماد عمومی به سیاست و آینده انجامیده اند. سایۀ این وضعیت بر ایران نیز سنگینی می کند: کشوری که در آن انسداد سیاسی داخلی و سایۀ جنگ بر آن درهم تنیده اند و نتیجه اش تشدید سرکوب، فقر، و هراس جمعی است.
اما ما محکوم به خوش بینی هستیم. تاریخ، در حرکت زیگزاگی خود، بارها نشان داده که حتی در لحظه های انجماد و عقبگرد، نیروهای تغییر از درون تیرگیها و تناقض ها سر بر می آورند. مسیر تحولات تاریخ هیچگاه مستقیم نبوده است؛ شکستها، عقب نشینیها و انحرافها بخشی از روندی اند که سرانجام امکان پیشروی را فراهم می آورند. در دل هر دورۀ سرکوب و رکود، تغییرات کوچکی - در آگاهی، در رفتار، در مقاومت - آغاز شده و بروز یافته اند که متعاقباً افقها و مسیرهای تازه ای را گشوده اند.
پیروزی شهردار سوسیالیست نیویورک، زهران ممدانی، در برابر موج سنگین مخالفت از سوی محافل راست آمریکا و شخص ترامپ، نمونه ای از آن تغییرات کوچک است. ترامپ با مداخلۀ بیسابقۀ یک رئیس جمهور در انتخابات شهرداریها، با تهدید اعزام گارد ملی و قطع بودجه فدرال شهر نیویورک، بر انتخابات نیویورک سایه گسترد و با حملات مکرر در شبکه های اجتماعی - و حتی تهدید ممدانی به اخراج از کشور - فضای انتخابات را ملتهب کرد تا از پیروزی او جلوگیری کند. با این حال، رأی مردم به نامزدی با شعار عدالت اجتماعی و برابری، نشان می دهد که حتی در اوج تعرض راست نیز هنوز امکان ایستادگی در برابر منطق سلطه وجود دارد. انتخاب ممدانی به سمت شهردار نیویورک تغییری کوچک برای تداوم خوش بینی است. به غلبۀ او بر موانعی که جریانهای راست و محافظه کار امریکا علیه او تدارک دیده اند، خوش بین باشیم.