بهروز فدائی

با توجه به وضعیت کارگران ایران که از داشتن سندیکای سراسری محروم هستند، اکثرشان با قراردادهای موقت کار می کنند ، امنیت شغلی ندارند، از حق اعتصاب و اعتراض محروم اند و اعتراضات شان سرکوب می شود،  از حمایت های قانونی برخورد نیستند،این سوال مطرح است کە با کدام شیوه های  مبارزاتی می توانند بە حقوق و مطالبات شان برسند. استفادە از تجربیات مبارزاتی کارگران در کشورهای دیکتاتوری  تا چە اندازە می تواند بە آنها در این راە یاری رساند 

اصول کلی قبل از هر چیز

  1. مبارزه‌ی اثربخش در رژیم‌های سرکوبگر بر سه ستون  استوار است: شبکه‌سازی/ ایجاد اعتماد متقابل، استفاده از «اهرم‌های راهبردی» (موقعیت‌هایی که تعطیلی یا اختلال آنها هزینهٔ بالایی برای حکومت یا صاحبان سرمایه دارد)، و تحرک‌پذیری اجتماعی (همبستگی با گروه‌های دیگر: خانواده‌ها، معلمان، دانشجویان، کسبه، سندیکاهای بین‌المللی).

  2. اولویت همیشە با روشهای مدنی و اجتناب از  درگیری فیزیکی است  — مطالعات طولانی نشان می‌دهد اعتراضات غیرخشونت‌آمیز احتمال موفقیت و مشروعیت بیشتری دارند و سرکوب را هم سخت‌تر می‌کنند.

  3. امنیتِ عملیاتی ( حفاظت از هویت‌های رهبران/اعضا، دیجیتال‌هِجین (رمزنگاری)، و تقسیم وظایف

  4.  هر چه ساختار متمرکزتر باشد  امکان ضربە پذیری آن بیشتر است..

  5. صبرِ استراتژیک و مرحله‌بندی: از اقدام‌های کوچک و پیوستگی تا بالا رفتن سطح فشار.

شیوه‌های مبارزاتی اثبات‌شده و مناسب (با مثال‌های تاریخی کوتاه)

(نکات زیر نمونه‌هایی از تجربه کشورهای «دیکتاتوری» و نیمه‌دیکتاتوری هستند؛ همراە با شرح  منافع و محدودیت‌ها     .)

 اعتصاباتِ پیوسته و هدفمند 

ماهیت: اعتصابات کوتاه‌مدت اما هماهنگ در بخش‌هایی که حکومت یا اقتصاد را هدف می‌گیرند — مثلاً حمل‌ونقل، بنادر، پالایشگاه‌ها، خطوط تولید کلیدی.

مزیت: هزینهٔ سیاسی و اقتصادی بالا می‌رود؛ حکومت را در موقعیت دشوار قرار می‌دهد.

ریسک و مدیریت: بخش‌های حساس (مانند خدمات اورژانسی) را نشانه نگیرید تا روایت عمومی به نفع شما بماند؛ اعتصابات باید دقیق، غیرمتمرکز و بازگشت‌پذیر باشند تا رهبران را دستگیر نکنند.

مثال‌ها: اتحادیهٔ «سولیدارنپ در لهستان (۱۹۸۰–۱۹۸۹) از اعتصابات بنادر و کشتی‌سازی استفاده کرد تا فشار اقتصادی و سیاسی وارد کند؛ در مصر و تونس نیز اعتصابات کارگری نقش مهمی در سال‌های قبل و طی انقلاب‌ها داشت.

 اعتصابات خودجوش و اعتراضات محل کار

ماهیت: بدون اعلام رسمی یا رهبری متمرکز؛ کارگران همان‌جا اقدام می‌کنند.

مزیت: سخت‌تر برای دولت در پیش‌بینی و سرکوب سراسری؛ اگر گسترده شود، می‌تواند زنجیره‌ای عمل کند.

ریسک: فردی و محلی ممکن است هدف‌گیری شود — بنابراین همبستگی محلی و صندوق‌های حمایتی لازم است.

 کار به قانون و کندکاری 

ماهیت: دقیقاً مقررات را اجرا می‌کنند و هرگونه «انعطاف» را کنار می‌گذارند یا عمداً سرعت کار را پایین می‌آورند.

مزیت: اختلال طولانی‌مدت ایجاد می‌کند اما کمتر به‌عنوان «اعتصاب» رسمی دیده می‌شود؛ حفظ وجههٔ حقوقی.

مثال: در برخی رژیم‌ها این شیوه باعث کندی عملیات و فشار کاری شد بدون اینکه فوراً دست به مقابلهٔ خشونت‌آمیز بزنند.

 اقدامات نمادین و مردمی 

مارش‌ها، روزهای «لباس سیاه»، تجمعات نمادین، بازخوانی قراردادها و نمایشِ شهادتِ کارگران آسیب‌دیده.

مزیت: ایجاد همدلی عمومی و شکل‌دهی روایت رسانه‌ای. در رژیم‌های سرکوبگر، روایت‌سازی بین‌المللی مهم است.

 شبکه‌سازی و ائتلاف‌ سازی اجتماعی

ائتلاف با دانشجویان، معلمان، کارکنان بهداشت، روزنامه‌نگاران، کسبهٔ محلی، و روشنفکران.

مثال: در کرهٔ جنوبی و لهستان، پیوندهای گسترده میان کارگران و دیگر طبقات باعث شد حرکت‌ها از یک خواستهٔ صنفی به خواسته‌های دموکراتیکِ وسیع‌تر تبدیل شوند.

 سندیکاهای موازی و تشکل‌های شهروندیِ بدیل

اگر تشکیل سندیکای رسمی ممکن نیست، کنشگران یک «شبکهٔ تشکیلاتی» افقی و مبتنی بر شعبه‌های کوچک ایجاد می‌کنند — نه با هدف ثبت قانونی بلافاصله، بلکه برای سازماندهی، آموزش، صندوق کمک و اطلاع‌رسانی.

مهم است که ساختار طوری باشد که سرکوب یک بخش کل شبکه را از کار نیندازد.

 حمایت‌های بین‌المللی و فشار دیپلماتیک/اقتصادی

مستندسازی نقض حقوق کار، ارسال گزارش به سازمان‌های بین‌المللی کار (ILO)، تماس با فدراسیون‌های بین‌المللی کارگری (مثل ITUC)، و رسانه‌های بین‌المللی.

مزیت: افزایش هزینهٔ بین‌المللی برای سرکوب؛ در مواردی منجر به تحریم‌ها یا فشارهای سیاسی شده است.

محدودیت: دولت‌ها ممکن است از این به‌عنوان «مداخله خارجی» سوءاستفاده کنند—باید با احتیاط و شفاف انجام شود.

 اقتصاد همبستگی/صندوق‌های حمایتی و متناسب‌سازی معیشت

ایجاد صندوق‌های حمایت مالی برای خانواده‌های کارگرانِ معترض، یا شبکه‌های مبادلهٔ کالا/خدمات که فشار را کم می‌کند. این به حفظ پایداری حرکت کمک می‌کند.

 مستندسازی دقیق و روایت‌سازی 

فیلم، صوت، شهادت‌های مکتوب از تخلفات کارفرما یا نیروی انتظامی، جمع‌آوری مدارک پزشکی و حقوقی.

مزیت: وقتی مستندسازی قوی باشد، امکان پیگیری قضایی، کمپین‌های رسانه‌ای و فشار بین‌المللی فراهم می‌شود.

راهبرد پیشنهادی مرحله‌ای (قابل تطبیق برای ایران)

  1. تقویت شبکه‌های محلی: گروه‌های کوچک ۵–۱۵ نفری در هر محل کار با نقش‌های مشخص (ارتباطات، مستندسازی، صندوق، هماهنگی) — هر گروه مستقل اما مرتبط با بقیه.

  2. آموزش و تمرین: آموزشِ حقوق کار، تکنیک‌های اعتراض غیرخشونت‌آمیز،  دیجیتال، و حقوقی — حتی کلاس‌های مخفی یا آنلاینِ رمزگذاری‌شده.

  3. ساختن روایت عمومی: مستندسازی موارد نقض، پخش داستان‌ها به شکل گام‌به‌گام در شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های مستقل و از راه‌های امن.

  4. استفاده از اهرم‌های راهبردی: شناسایی بخش‌هایی که با فشارِ مختصر و هدفمند بیشترین تأثیر را دارند و برنامه‌ریزی برای اعتصاب‌های کوتاه و هماهنگ (مثلاً چند ساعت یا یک روز) در این بخش‌ها.

  5. مرحلهٔ افزایش: در صورت عدم پاسخ یا تشدید سرکوب، گسترش اعتصابات به بخش‌های همسو و افزایش حمایت‌های اجتماعی—همه این‌ها با حفظ قاعدهٔ نافرمانی مدنی منظم و عدم خشونت.

  6. پیوند با جامعهٔ بین‌المللی: ارسال مستندات، درخواست پشتیبانی از اتحادیه‌های خارجی، و استفاده از فشارهای دیپلماتیک/اقتصادی به‌عنوان مکمل — نه جایگزین — اقدامات داخلی.

  7. تثبیت دستاوردها: هر پیروزی را قانونی/مادی تثبیت کنید (قرارداد، پرداخت عقب‌افتاده، آزادیِ زندانیان) و ساختارهای حفاظتی برای رهبران ایجاد کنید (چرخش مسئولیت‌ها، عجله در ثبت مستندات).

نکات امنیتی و اخلاقی حیاتی

هر توصیه‌ای که  ارائه می‌شود صرفاً برای اقدامات غیرِخشونت‌آمیز است.  نمی‌تواند راهنمایی برای اعمال خشونت یا فرار از قانون فراهم کرد

در محیط‌های سرکوبگر، افشای اطلاعات حساس (نام‌ها، شماره‌ها، محل سکونت) می‌تواند به دستگیری یا بدتر شدن وضع منجر شود — لذا دست به انتشار عمومی چنین اطلاعاتی نزنید.

دیجیتال: از پیام‌رسان‌های رمزنگاری‌شده (با احتیاط، چون هیچ چیزی صددرصد امن نیست)، حذف متادیتا از فایل‌های تصویری قبل از اشتراک و آموزش به اعضا برای رفتار آنلاینِ محتاط استفاده کنید.

چه چیزی از تجربهٔ کشورها به‌طور خاص به ایران شباهت دارد؟

لهستان/سولیدارنو موفقیتِ بلندمدت وقتی حاصل شد که جنبش کارگری توانست با دیگر نیروهای اجتماعی و طبقهٔ متوسط ائتلاف بسازد و از اعتصابات استراتژیک (بندرها، کشتی‌سازی) استفاده کند.

کرهٔ جنوبی: ترکیب کارگران، دانشجویان و روشنفکران در اعتراضاتِ ۱۹۸۷ و بعدی‌ها نشان داد پیوند میان مطالبات اقتصادی و سیاسی کلید تغییر ساختاری است.

مصر/تونس: جنبش‌های کارگری نقش مهمی در پیش‌گرم‌کردن افکار عمومی و ایجاد موجی کردند که پس از آن به اعتصابات و اعتراضات خیابانی گسترده ختم شد.

کشورهای با سرکوب شدید (مثلاً برخی کشورهای آمریکای لاتین در دهه‌های گذشته): تا وقتی حمایت اجتماعی گسترده و فشارهای بین‌المللی نبود، دستاوردها ماندگار نشدند — یعنی ترکیبِ داخلی + خارجی مهم است.

 

پیشنهادات عملیِ کوتاه‌مدت (برای اجرا همین هفته‌ها/ماه‌های آینده)

تشکیل گروه‌های کوچک همبستگی کاری در هر محل کار (فهرست تماس امن، قوانین داخلی و یک صندوق اضطراری کوچک).

ضبط و نگهداری دقیق موارد اخراج‌های غیرقانونی، تهدیدات و ضرب‌وشتم (با حفظ امنیت هویتی) برای ارائه به نهادهای حقوق بشری.

یک روز کار/اعتصاب نمادین هماهنگ — کوتاه و دقیق — در بخشی که منطقی و کم‌ریسک‌تر است (هدف: آزمون‌کردن توانایی هماهنگی و واکنش حکومت).

برقراری تماس با اتحادیه‌ها یا تشکل‌های کارگری در دیاسپورا و فدراسیون‌های بین‌المللی جهت آماده‌سازی کانالِ گزارش‌دهی بین‌المللی.

جمع‌بندی (چند جمله‌ای)

برای موفقیت در شرایطی مثل ایران لازم است ترکیبی از اقدامات خرد و کلان، شبکه‌سازی امن، اعتصابات هدفمند و ائتلاف‌سازی اجتماعی به کار رود — همه با محور غیبت خشونت و مدیریت ریسک. تجربهٔ کشورهای مختلف نشان می‌دهد که تنها مبارزهٔ صنفیِ محدود معمولاً کافی نیست؛ پیوند با حرکت‌های اجتماعی بزرگ‌تر، مستندسازیِ حرفه‌ای، و استفاده از اهرم‌های راهبردی اقتصادی و فشارهای بین‌المللی شانس موفقیت را به‌طور چشمگیری بالا می‌برد


Source URL: https://www.bepish.org/node/12923