کارگران بدون حقوق چگونە زندگی کنند؟
این سوالی است کە در ماەهای اخیر بیشتر از گذشتە مطرح می شود. تاخیر در پرداخت دستمزد کارگران هر چە می گذرد بیشتر شایع می شود. دستمزدها در تعداد زیادی از کارخانە و موسسات خدماتی با ٣ تا ٧ ماە تاخیر پرداخت می شود و این پدیدە شوم روز بە روز در موسسات بیشتری اشاعە پیدا می کند و با وجود اعتراضات زیادی کە نسبت بە این وضعیت انجام می گیرد، این پدیدە همچنان در حال گسترش است.
روز گذشتە خبرگزاری ایلنا مانند روزهای پیشتر چند گزارش از این نوع اعتراضات را منتشر کرد. و نوشت، کارگران ایران صدرای بوشهر چهار ماه حقوق طلبکارند، ۱۵۲ کارگر پیمانکاری شهرداری ایلام با دو تا سه ماه حقوق معوقه وضعیت شغلی بلاتکلیفی دارند، هنوز برخی بازنشستگان تامین اجتماعی حقوق مهر خود را نگرفته اند.. کارگر
دلایل مختلفی برای ندادن دستمزد و حقوق های کارگران و بازنشستگان ـمطرح می شود کە اکثرشان موجە نیستند. دلایلی ماننند نداشتن بودجە، پرداخت نشدن پول طرح های دولتی سفارش دادە شدە بە شرکتهای پیمان کاری ، قطع برق، کاهش تولید و ...صرفنظر از درست یا نادرست بودن دلایل مطرح شدە، سوال اساسی این است کە وقتی چند ماە دستمزد و حقوق کارگر یا بازنشستە پرداخت نمی شود و هیچ مرجعی بە شکایات و اعتراض آنها کە گذر امورات زندگی شان بە پرداخت منظم دستمزدهای اندک شان وابستە است رسیدگی نمی کند، آنها چە باید بکنند؟ یکی از کارگران صدرا خطاب بە خبرنگار خبرگزاری ایلنا می گوید:
:" هر ماه بخش زیادی از حقوق دریافتی ما هزینه اجاره خانه و پرداخت اقساط بانکی و سایر بدهیها میشود و گاه منابع مالی کافی برای تامین مایحتاج ماهانه نداریم. حال این پرسش مطرح است که چقدر برای صاحبخانهها و بانکها و سایر طلبکاران مهم است که ما کارگران حقوق و مزایای خود را با تاخیر دریافت میکنیم و آیا آنها منتظر میمانند؟ "
این گفتە در واقع حرف دل همە ی آنهایی است کە چند ماە است کار کردەاند اما حقوق خود را دریافت نکردەاند و هر روز دست از پا درازتر با دست خالی بە خانەهای می روند کە خانوادە هایشان منتظرند پدر یا مادرشان وقتی بە خانە می آید با دست پر بیاید.
گرو گرفتن دستمزدها وسیلە سرکوب مزدی
زمانی کە می بینیم کارفرمایان با وجود تداوم تولید و درآمد با استفادە از فشار معیشتی دستمزد چند ماە کارگران خود را گرو می گیرند و همراە با آن بخشی از مزایای جنبی مزدی را کە قانونی هستند قطع می کنند، معلوم می شود کە سبب اصلی ندادن منظم و بە موقع دستمزدها نە لزوما بە دلیل نداشتن پول بلکە برای فشار آوردن بە کارگر از یکسو و گرفتن امتیاز از دولت از سوی دیگر است. چطور می شود کارخانە های پر درآمدی مانند فولاد، یا پتروشیمی ها کە بدون وقفە مشغول بکار هستند و کالاهای تولیدی شان پر مشتری است نتوانند دستمزد کارگران خود را بدهند و چطور می شود کە بعد از یک هفتە اعتراض و اعتصاب دستمزدهای معوقە را پرداخت می کنند؟
قراینی در دست است کە نشان می دهند تعدادی از مدیران در واحدهای صنعتی دولتی سعی می کنند با ایجاد بحران از طریق آوردن فشار بە کارگران برای فراهم کردن مقدمات واگذاری شرکتها اقدام می کنند. این طرفند کە از پشتیبانی دولت نیز برخوردار است سابقە طولانی دارد.
تعدادی از کارفرمایان بخش خصوصی با ندادن منظم دستمزدها برای بخشودگی بدهی حق بیمەهایی کە پرداخت نکردەاند و بخشودگی مالیاتی عمدا با این وسیلە و رد نکردن حق بیمە بە حساب تامین اجتماعی کە گاها با اخراج موقت کارگران هم همراە می شود تلاش می کنند از دولت امتیازاتی بگیرند کە در واقع در مواردی مانند بخشودگی حق بیمە تاوان آن را تامین اجتماعی و کارگران تحت پوشش باید بپردازند. در مواردی نیز مستند شدە کە تعداد از کارفرمایان بویژە در پیمانکاریها با ندادن دستمزدها بە قیمت فشار بە خانوادەهای کارگران شان کاسبی می کنند.
در این میان فشار بە کارگران شهرداری ها کە اکثرشان برای شرکتهای پیمانکاری کار می کنند بە مراتب بیشتر از کارگران صنعتی است. دولت نیز غالبا بە فشارها تن در می دهد و هم دست کارفرمایان را در سرکوب مزدی باز می گذارد و هم با اعزام نیروی سرکوب برای فرونشاندن اعتراضات و جلوگیری از متشکل شدن کارگران از کارفرمایان حمایت می کند. زمانی کە نە فریادرسی هست کە بە داد کارگر رسیدگی کند و نە موقعیت بگونەای است کە اعتراضات بە نتیجە مطلوب برسند، این وضعیت پر رنج و درد را فقط یک جنبش نیرومند کارگری سازمان یافتە می تواند دگرگون کند ولا غیر. انتخاب دیگری وجود ندارد.