گزارش تحقیق ویژه در بارۀ کار کودک و تغییرات اقلیمی بخش هفتم

3. تغییرات اقلیمی و کار کودک: مجاری تأثیرات کلیدی - ادامه
- سیاست های ناظر بر سازگاری با اقلیم
تلاشهای ناظر بر سازگاری با اقلیم، با هدف تعدیل سیستمها و جوامع برای مقاومت در برابر تأثیرات تغییرات اقلیمی صورت می گیرند. پیشبینی اثرات خالص برخی اقدامات سازگاری بر کار کودکان میتواند دشوار باشد، زیرا این اقدامات میتوانند خانوادههای ذینفع را در وضعیت بهتر و انعطافپذیرتری قرار دهند و در نتیجه نیاز آنها به توسل به کار کودکان را کاهش دهند، یا درست برعکس "فرصتهای" جدیدی را برای کار کودکان ایجاد کنند و بنابراین موجب افزایش تقاضا برای کار کودکان شوند. بسیار مهم است که این اثرات رقابتی در طراحی اقدامات ناظر بر سازگاری با اقلیم در نظر گرفته شوند.
به عنوان مثال، یک طرح تضمین اشتغال روستایی در هند، که بهعنوان حائلی در برابر شوکهای کشاورزی طراحی شده بوده، باعث ایجاد تقاضای مازاد برای نیروی کار بزرگسالان شده، و این به نوبه خود باعث افزایش کار کودکان در بازارهای غیررسمی و کاهش تحصیل در دوران مدرسه - در زمانهای بیشترین تقاضا برای نیروی کار، مانند فصل برداشت محصول - شده است. بنابراین اثرات بازار کار باید در طراحی چنین طرحهایی به دقت سنجیده شود تا اطمینان شود که کودکان مدرسه را ترک نمی کنند و در ناخواسته به دیگر فعالیتهای اقتصادی کشیده نمیشوند.
در کشاورزی، برنامههایی برای تشویق شیوههای کشاورزی هوشمند نیز، که بهره وری را در انطباق با تغییرات اقلیمی افزایش میدهند، هرگاه در طراحی این برنامه ها نگاه جامعی نسبت به آثار ممکن آنها اعمال نشود، میتوانند پیامدهای ناخواسته ای مشخصاً به صورت افزایش تقاضا برای کار کودکان داشته باشند. مثلاً شواهدی وجود دارند که نشان میدهند پذیرش تکنیکهای حفاظت از خاک و آب در اتیوپی منجر به استفاده بیشتر از کار کودکان شده اند.
واضح است که فقدان سیاستهای انطباقی برای کمک به مردم برای مقابله با تغییرات اقلیمی نیز می تواند پیامدهای نامطلوبی برای کار کودکان داشته باشد. بدون استراتژیهای انطباقی هماهنگ از سوی دولت، خانوادههای منفرد به مکانیسمهای مقابلهای پراکنده و متفاوتی متوسل خواهند شد، که میتوانند منجر به ناپایداری و بدتر شدن شرایط جمعی شوند. برای نمونه اثرات کنترل نشده تغییرات اقلیمی و صید بی رویه منجر به کاهش ذخایر ماهی در بسیاری از مناطق زیست محیطی دریایی می شود، که نیازمند تلاش بیشتر برای جبران منابعی است که مدام کمیاب تر می شوند و در نتیجه منجر به افزایش هزینه های اولیه، مانند سوخت برای دوره های طولانی تر در دریا و بازده مالی کمتر می گردند. این فشارهای اقتصادی غالباً از طریق تشدی کار استثمارگرانه و نقض حقوق بشر به ماهیگیران منتقل می شوند.
- برای تبادل نظر: کار کودکان و گذار عادلانه به اقتصاد و جامعۀ "اقلیم بنیاد"
شواهد موجود به کرات نشان می دهند که تغییرات اقلیمی تا کنون تأثیرات عمیقی بر کار کودکان - و به تبع آن بر پیشرفت جهانی برای پایان دادن به همه اشکال کار کودک تا تاریخ 2025، که برای نیل به اهداف توسعه پایدار تعیین شده – داشته اند. با افزایش و تشدید تأثیرات تغییرات اقلیمی، این امر در سالهای منتهی به تاریخ هدف 2025 و پس از آن بیشتر صادق خواهد بود.
گذار عادلانه به اقتصاد و جامعهای که نسبت به تغییرات اقلیمی "خنثی" یا آمادۀ مواجهه با آنهاست، تغییری است که حتی الامکان باید برای همه افراد ذیربط منصفانه و فراگیر باشد، فرصتهای کاری مناسبی ایجاد کند و کسی را بی پناه پشت سر نگذارد. چنین گذار اقلیمی به گونه ای سامان یافته است که نه تنها منجر به پیامدهای منفی ناخواسته برای کار کودکان نمی شود، بلکه آگاهانه هدف کاستن از کار کودکان را پیش می برد. به عبارت دیگر اعتلای حداکثری منافع کودکان و مقابله با کار کودک در سیاستهای ناظر بر سازکاری اقلیمی و مدیریت دقیق اثرات جانبی نامطلوب احتمالی بر عرضه و تقاضای کار کودک.